2777
2789
عنوان

اصلا دلم نمی‌خواد دیگه زندگی کنم

280 بازدید | 44 پست

دیگه هیچی منو به این زندگی وصل نمیکنه 


هیچی 


مامانم که اصلا دوستم نداشت هر لحظه فکرش بود چجوری منو اذیت کنه چجوری دمار از روزگارم در بیاره یه لحظه نذاشت شاد باشم یه لحظه حتی به اندازه ۶۰ ثانیه نذاشت خوشی کنم تو کل عمرم بدون اغراق 


انگار من هووش بودم ثانیه ای خوش بودم گند میزد بهش دعوا میکرد هر چی از دهن گشادش در میومد می‌گفت خدا می‌دونه چقدر ازش متنفرم 




اونم از شوهرم که همه این سال‌ها نه منو دید نه منو خواست نه محبت کرد نه کادو گرفت یه عروسک جن سی دستش بودم هیچ اهمیتی براش نداشتم 

اسم دوستامو خانوادمو تو س کس میآورد هزار بار التماسش کردم وای یادم نمیره چقدر تو ماشین التماسش کردم گفتم حسم دیگه داره بهت از بین می‌ره نکن نکن نکن تورو خدا نکن باز ادامه داد .... که رسید به اینجا که دیگه اصلا حسی بهش ندارم  


الان دیگه هیچی منو خوشحالم نمیکنه هیچی ندارم که بخاطرش بخوام زندگی کنم ... 


نمی‌دونم چیکار کنم 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

منم از حال بدم الان تایپیک زدم ...من و شوهرم یکساله ارتباطی نداریم ازش بیزارم و متاسفانه الان کنارش ...

چرا؟

زمان همه چیز رو مشخص میکنه.تنها چیزی که می‌تونه آرومت کنه همینه و بس
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792