حیوون خونگی داشتن کسی مطلقا به هیچکس مربوط نیست

اره ولی نمیدونم چرا یه عده به بچه های بیگناه غزه کمک میکنی میخوان جرت بدن ولی خودشون ماهانه اون همه پول گوشت برا سگشون میدن به خودشون مربوطه و کسی حق دخالت نداره ( البته منظورم اصلا استارتر نیست اینایی که میگم دور اطراف خودمونن)کاش واقعا هیچکس تو کار بقیه دخالت نمیکرد مگر در شرایطی که سختی یا مشکلی براشون ایجاد بشه 

وای باورت نمیشه من فوبیا شدید دارم ی سگ پاچمو گرفت من حالم بد شد پس افتادم شوهرمم و صاحب سگم درگیر شدن

همون دیگه باید مراقبت کنن 

مخصوصا تو محیط اپارتمانی 

همسایه ما سگ داشت سگشو گاها میزاشت پشت کر کره مغازه اش 

تا می اومدی رد شی چنان پارس میکرد و خودشو میکوبید به کر کره اهنی ادم سکته میکرد

تا بیاد به ذهنت برسه یه جغله سگه و پشت کر کره است سه چهار دور سکته رو میزدی ..

من خودم پرنده دارم میزاشتمش دم پنجره . همسایه روبرویی اونور کوچه [ک اصلا بعیده صدا بره اونجا] گفت ادیت میشیم از اون موقه حتی پنجره رو هم باز نمیکنم صداش نره 

یکی دوبارم ک دیدمشون پرسیدم که بازم صدا میاد یا نه

مو گربه نه موش گربه خیابونیام موش نمیخورن الان

صابخونه م سگ داره با این ک عاشق سگم،آنقدر پارس میکنه و بچمون چندبار گاز گرفته هرروز و شب لعنتش میکنم سگ آورده توخونه

موهاشم انقدر میریزه همیشه در و پنجره م بسته س باز راهرو ک تی میکشم پر مو سگه

منم میترسم چندوقت پیش رفتم رو پل هوایی یهو دیدم یه سگ داره به سمتم میاد بدون قلاده صاحبش هم پشتش راه میره عقب عقب اومدم یه بنده خدایی اونجا بود اگه منو از پشت نمیگرفتم از پله برقی پرت میشدم پایین جالب طرف میگفت سگم ترسوندی طلبکار بود

بله درسته من اینقدر حالم بد میشه ک حاضرم کلا قید طرف بزنم شش هفت ساله خونه خالم نمیریم سگ دارند اونا ميان 

و واقعا حال روحیم برام خیلی مهمع

من الان طوطی دارم مث بچمه ولی خمیشه دوس داشتم سگ داشته باشم اما نمیشه پولشم ندارم خرجش کنم☹️💔

حیوون داشتن خیلی هم خوبه فقط ما ایرانیا خونه های خوبی نداریم. تو آپارتمان زندگی خسته کننده ای دارن مگر حیوان کوچیک باشه. غربیا نه یکی بلکه ۳ تا حیاط داره خونشون. سبک زندگی اونا با حیوون نگه داشتن جوره. 

چه بدونم والا میگفت ۵ صبح سرو صدا میکنه 

اخه عروس هلندی مگه چقد صداش بلنده؟ ما خودمون نشنیدیم ولی مراعاتشون رو کردیم دیگه یه سری چیزها جز اداب همسایه داریه =) 

اونا هم پیرمرد پیرزن بودن گفتم شایدخوابشون خیلی سبکه

بخاطر همین شوهر من دعوا کرد

سگه پاچه من گرفته بود من جیغ میزدم صاحبش ب من می‌خندید سگش جدا نمی‌کرد 

شوهرمم آروم سگه رو با پاش زد کنار این چرا پا زدی ب سگ من

درگیری شد منم گفتم الان زنگ 110 میزنم میگم مشکل قلبی دارم سگش بهم پریده دیگه مرده ترسید سگش برداشت‌ رفت

و واقعا آسیب دیده بودم کاری می‌کردم تا عمر داره یادش بمونه 

خداروشکر آسیب ندیدم