عجب تو دورتر رفتی و من ماندم وفادارت
عجب من را نفهمیدی و من ماندم هوادارت
عجب چیزی نمیدانی تو از بغض لب خندان
عجب چیزی نفهمیدی تو از تشنگی دریا
عجب چشمان من در هجر تو سیراب شد هر شب
عجب دیوانه ای از خواب خوش بیدار شد هر شب"
عالی
من اول متوجه نشدم کاربر آقا هستید ولی واقعا عالیه 🙏🏻
پرفکت
یه کوچولو مشکل در وزن داره
عجب دور از منی اما منم اینجا وفادارت
عجب من را نفهمیدی و من تنها هوادارت
عجب چیزی نمیدانی تو از بغض لب خندان
عجب بیگانه ای با تشنگی مطلق دریا
عجب چشمان من در هجر تو سیراب شد هر شب
عجب دیوانه ای از خواب خوش بیدار شد هر شب
یه کوچولو تغییرش دادم تا متوجه منظورم بشین.
البته که از نظر زیبایی کلام عالی بود و من فقط از نظر وزن تغییرش دادم
بییی نظیررررر
مممنون از انتقادتون
ویرایش جالبی بود برام به جز اون قسمت
"عجب بیگانه ای با تشنگی مطلق دریا"
حس میکنم وزنش با مصرع قبل همخوانی نداره .
به هر حال باز هم ممنون از انتقادتون به قصد سازندگی و رفع اشکال من🙏
خواهش میکنم.
نه اشتباه می‌کنید.
عجب چیزی نمیدانی تو از بعضِ لبِ خندان
عجب بیگانه ای، با تشنگیِ مطلقِ دریا.
نکته در مکث ها و کشیدکی کلماته.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
37 ثانیه پیش
39 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز