۲۲سالمو تموم کردم ک دانشجوام ولی هر خواستگاری که زنگ میزنه یا میاد خونه ردش میکنن اصلا اجازه نمیدن خواستگار حرف بزنه یه خواهر برزگتر از خودم دارم ازدواج کرده ینی مامانمم به حرف اون گوش میده اونم خیلی خیلی سخت پسنده مثلا زنگ میزنه به اون اونممیگع ن بیکاری فلان خواستگارو رد کن😣
اصلا نظر من مهم نیس 😐میگن باید شاهزاده ی سوار بر اسب سفید بیاد
درحالیکه امروز رفته بودیم مغازه آشناهامون به مامانم گفتن ماشالا دخترت بزرگ شده چرا ازدواج نمیکنه😣😣انقد از این حرفا شنیدم خسته شدم
چیکار کنم؟جای من بودید چیکار میکردین گرفتار شدم