2777
2789

من ۳۲ سالمه متاهل یه پسر ۸ ساله دارم ..۱۳ ساله متاهلم ...

 شوهرمم بدک نیست شکر..خونه دارم شاغل نیستم ...ولی اصلا احساس خوشبختی نمیکنم ...امشبم بدجور دلم گرفته ... بیاین یکم راهکار بدین چطور زندگیمو شیرین کنم لذت ببرم از زندگی 

از خودتونم بگید چند سالتونه ..خانه دارید شاغلید ؟...متاهل یا مجرد ...احساس خوشبختی میکنید ؟ روزاتون رو چطور میگذرونید

خیلی وقته که زندگی کردن رو فراموش کردم ، خیلی وقته که خنده برام شده آرزو ، یادمه از وقتی که پسرکوچولوم به دنیا اومد نتونستم براش درست مادری کنم ..من شرمنده اونم  ..و برای خدا بندگی نکردم..من بیمارم ..کاش ته دلت فقط بگی خدایا شفاش بده ...شاید خدا ، صدای منو از زبون تو شنید ...شاید من رو به زندگی برگردوند ..و من از کسی که  نمیشناسمش ولی زندگیمو مدیون دعا و دل مهربونشم  تا ابد ممنونم...

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

۳۳ سالمه

۸ ساله متاهلم، همسرم خوب و دوست داشتنیه، یه دختر ۲ ساله دارم. نزدیک ۱۲ ساله شاغلم. اره راضیم شکر. 

من یه خانم شاد و سرحالم که تمام قد پای زندگیم ایستادم.🤗🤗🤗 یه آدم قوی که داره روی زندگی رو کم میکنه! 😊😊😊من بدون وجود پارتی، شانس و هرچیز دیگه ای به خواسته هام رسیدم. با وجود دو چیز✌ اول لطف خدا دوم همت و تلاش خودم. بابت این موضوع به خودم افتخار میکنم💪💪💪 یه رفیق واسه عشق زندگیمم❤❤❤❤❤ من یک تکیه گاهم، خیالت تخت عشقم، من پشتتم😘😘 روزای خوب رو ساختم بازم میسازم😄

۴۳ ساله خانه دار بی بچه متاهل

خوشبخت و آروم 

فعلا استراحت و مطالعه و بیرون رفتن با دوستا و دکتر و دیدن خانواده و فیلم دیدن


حالت امروز بده؟ اتفاق بدی پیش اومده؟ حس میکنی بدبخت شدی؟ یه لحظه صبر کن. از خودت دور شو. توی تاریخ دور شو. اتفاق هایی رو به یاد بیار که فکر میکردی ازشون زنده بیرون نمیایی. چی شد؟گذشت. به اتفاق هایی فکر کن که توی طول تاریخ برای آدمها پیش اومده.به جنگ به قحطی به بیماری ها. حالا توی جغرافیا از خودت دورشو. به کشورهای دیگه فکر کن. به آدمهای دیگه. دردت در مقایسه با دردهایی که بشر متحمل شده چقدر بزرگه؟ چقدر عمیقه؟ من اینجوری با مسائل ناخوشایند برخورد میکنم و یهو میبینم ای بابا درد من چقدر کوچیکه 

۲۵ سالمه. یه پسر ۶ ماهه دارم

ارشد رشته ی مورد علاقه ام قبول شدم دانشگاه مورد علاقم اما همسرم اجازه نداد بخونم برام حسرت شده. الان خانه دار هستم و با خانواده همسرم تو یه ساختمون زندگی میکنیم 

من مجرد ۳۶ ساله کار و درس،و ورزش،

عالی

خیلی وقته که زندگی کردن رو فراموش کردم ، خیلی وقته که خنده برام شده آرزو ، یادمه از وقتی که پسرکوچولوم به دنیا اومد نتونستم براش درست مادری کنم ..من شرمنده اونم  ..و برای خدا بندگی نکردم..من بیمارم ..کاش ته دلت فقط بگی خدایا شفاش بده ...شاید خدا ، صدای منو از زبون تو شنید ...شاید من رو به زندگی برگردوند ..و من از کسی که  نمیشناسمش ولی زندگیمو مدیون دعا و دل مهربونشم  تا ابد ممنونم...

۲۱ سالمه متاهلم یه پسر یک ساله دارم ۴ ساله ازدواج کردم 


منم خونه دارم حوصلم سر میره تو خونه بعضی موقع خیلی کلافه میشم ... اعصابمم ضعیف شده جدیدا بچه مو زدم چندبار😔

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   تعلیقی_بدبخت  |  11 ساعت پیش