ببین بین کادردرمان اصلاصمیمی شدن کاملامنطقیه وعادی من خودم پرستارم همه باهم خوبن شوهرم که توبیمارستان باهمه مث برج زهرمانه بهم میگن دکتراصلابلده بخنده چقدرجدی وخشن
بعددوسداره منم مث خودش باشم خب لامصب مگه میشه گوزو
اصلاهمکارام ازم قراری شدن تایچی میخوان بگن شوهرم ردمیشه میگن وای یادمون نبود توخانوم اقای دکتررررری تیکه میندازن
هیچ بیمارستانیم حق ندارم کارکنم جزاونجاکه خودش هس
تونامزدی عقدفک میکردم غیرتیه خوشم میومدالان واقعاعاصی شدم🥲🥲🥲