ببینید دوستان من مادرشوهرم سرطان داره خب؟؟
برای همین خواهراش تو کارای خونش خیلی کمکش میکنن و خصوصا دوتا خواهرش که همیشه گوش ب زنگن و خواهر بزرگترش تو کارای دوخت تشک ملافه شوهرم کمکش کرده و هرروز میگفت باید یه کادوی خوب بهش بدین و از مشهد[ماه عسلی که رفتیم]یه چیز گرون مثل چادر رنگی بگیریم
ما کلی قسط میدیم و شغل خودمم سخته دلم نمیخواد سر چیزای چرت خرج کنم خلاصه مادرشوهرم هی میگفت و میگفتیم چشم هروقت پول دستمون بیاد میگیریم
حالا دیشب زنگ زد گفت خودم پول نداشتم برادر شوهرت چادر یه میلیونی برای فلانی گرفته بهش پولشو بدین😐😐😐
من والا اولا راضی نبودم براش کادو بگیرم یه پک سوغات مشهد گرفتم اونو میخواستم بدم بهش مثل بقیه فامیل
دوما چرا یه تومن؟شاید من نمیخاستم اینهمه هزینه کنم
سیما اونکه به من کمکی نکرده من کادو بدم و تشکر کنم طرف حسابش هرکی هست باید خودش تشکر کنه بخدا ما خونمون ۱۳۰ متره هیشکیییی کمک نکرد تو تمیز کردن و چیدن وسایل فقط دوتایی با شوهرم کار کردم
دارم از حرص و عصبانیت میترکممممم بگین چیکار کنم
حالا یه چیزی ......!!
طرف مارو پاگشا هم نکرده و مادرشوهرم میگه یه روز بریم خونش و کادوشو بدیم برگردیم مگه من بدهکارم برم قرضمو بدم برگردم؟؟؟حداقل مهمون دعوت کنه ببرم خونش😐😐😐😐😐