قراره با مادرشوهرم تو یه ساختمون زندگی کنیم

ربطش اینه اونجا داره زندگی میکنه 

نصف نصفه دیگه 

نگفته که بیا توی خونمو جارو کن 

بهش میگفتی من تابحال حیاط نشستم

وای ،از الان جنگ اعصاب رو داره شروع میکنه؟

به نظر من از اول جدا کن تا به مشکل‌های دیگه برنخوردی .

طبقه بالارو بدیدن اجاره برید جایی دیگه

اگه اسانسوراز جلو در  داره و از حیات هیچ استفاده ای نمیکنی نشور

اون خونه ی باباس عزیزم، یه نفر به اسم مادر هست که کارها را انجام بده، از وقتی ازدواج میکنی میری خونه خودت و باید کارهات را انجام بدی. حیاط هم جزیی از خونس

نباید از الان اینو میگفت،میذاشت میومدی بعد با مهربونی هر موقع کثیف میشد با کمک هم  می‌گفت دخترم کمک کن حیاط رو تمیز کنیم،نه هنوز  نرفتی قانون ودستور بده

خب تا حالا حیاط نشسته چون مامانش به جاش میشسته 

تو خودتو بزار جای اون فرد اصلا عرف 

اپارتمان اینه هر دو طبقه توی مشاعات سهیمن 

و حیاط جز مشاعات ساختمونه 

ایشونم باید تمیز کنه دیگه 

یک بار اون یک بلر ایشون

من اوایل حیاط را میشستم و یه جوری میشستم که خودشون میگفتن وای ما تابه حال ندیدیم انقدر کسی تمیز حیاط رو بشوره

بعد چی شد؟

دیدم دخترش که اونم تو این ساختمون زندگی میکنه حتی یکبار هم حیاط نمیشوره .

منم دیگه نشستم تا امروز که حدود ده سالی میشه

چرا دخترمردم باید براش کارکنه ولی دختر خودش هیچی...

گله هم کردند و محل ندادم و هی دور و دورتر شدم .

من الان اصلا هیچ مهر و محبتی تو دلم ندارم بهشون

و مطمئنم اگر ازاول اینجا نمیومدم الان هزاربرابر پیشم احترام داشتند .

پس خواهرانه میگم نکن... نرو اونجا

حیاط خونه مگه مشاعات نیست ؟ 

عزیزم حیاط،شستن ادمو نمی کشه چه عیبی داره ولی مساله اینه مادرشوهر ایشون وقتی از الان اینارو میگه یعنی معذرت میخوام کرم داره دنبال چالشه وگرنه بذار عروست بیاد ببین شاید خودش اصلا شست 

اونم میگه قطعا

اینا اگه رو بدی لبلس زیرشونم برات میارن بشوری

کسی از الان اینجوری داره حرف میزنه یعنی کلی توقع بیخودی هم داره

بله درسته این هنوز نرفته اینطور قانون می‌زاره بزاره بره،با مهربونی بگه،،اینطور انگار داره میگه من رییسم هرچی بگم همونه.میخاد عروس بیاره یعنی،اگه از اول رفتارش با نرمی و مهربونی باشه عروس همه کاری برای مادرشوهر میکنه