اولین سالگرد ازدواجمون بود ، خواهر شوهرم پیام داد تبریک گفت
مادر شوهرم زنگ نزد و تبریک نگفت و منم اصلا یادم نبود و راستش واسم مهم نبود که تبریک میگه یا نه
ساعت ۱۱:۳۰ شب زنگ زد با یه حالت رسمی تبریک گفت و آرزوی خوشبختی کرد و ....
بعد که پیامهای شوهرمو دیدم ، دیدم به مامانش پیام داده امروز سالگرد ازدواجمونه ، لطفاً همین الان زنگ بزن به خانمم تبریک بگو
دلم واسش سوخت ، فکر نمی‌کردم آنقدر درگیر این باشه که مادرش تبریک نگفته
منم بهش نگفته بودم کی بهم تبریک گفته یا نگفته
چه شوهر بادرک و فهم و شعوری👌🏻
امیدوارم این کار شوهرت باعث نشه مامانش باهات لج بیوفته
چه جالب!
من خوده شوهرمم یادش نیست، البته خانوادگی هیچ روزی براشون مهم نیست
بمونید واسه هم
منم به همین فکر کردم که مامانش فکر می‌کنه من بهش گفتم چرا مامانت تبریک نگفته
آخه من اصلا به شوهرم نگفتم که چرا مامانت تبریک نگفته و واقعیتش اصلا واسمم مهم نبود که تبریک میگن یا نه
اما مامانم هدیه داد، فکر کنم شوهرم واسه همین به مادرش گفت
نه اصلا به روش نیوردم
نمی‌دونم چرا این کارو کرد
تو خانواده من مناسبتهارو خیلی جدی میگیرن و واسشون مهمه و ....
خانواده شوهرم برعکسه، فقط یه خواهر شوهر دارم که همیشه تبریک میگه بقیه نه
منم واقعا واسم مهم نبود ، چیزی هم نگفتم
اما فکر کنم چون مامانم هدیه داد ، شوهرم به مامانش گفت
مامانشم خیلی عادی و مشخص بود به زور زنگ زده و فقط بخاطر شوهرم گفته
منم هیچی نگفتم ، بخدا شوهرم گناه داره، یه کارهایی می‌کنه فقط بخاطر اینکه رابطه منو خانواده شو خوب نگهداره
