من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم میرفتم که بی نتیجه بود.😔 الان 19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘
اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره
اوه من از اینجا ازش ترسیدم دیدی گفتم خونه خراب کنه حسم اشتباه نمیکنه .مستاجره؟
وآسه داداشش دعا گرفته بود از یه دختره که سنش بالا بود جدا شه من میگم چکاریه آخه به دعا هم زنگ زده به دختره یعنی اول دعا گرفت بعد به دختره زنگ زد که از داداشمم جدا شو بخاطره خودت میگم بخاطره خودش نبودا🤣بخاطره اینکه دختره یبار جدا شده بود بخاطره این من میگم یه آدم چقدر خطرناکه که یه جن و بیاد وارد بدن داداشش کنه 😐....
رو ندادیم که اون پروعه🥲ما کلا اخلاقمون اینه دشنمنون هم بیاد در و باز میکنیم یبار گفتم تو خونه مامانت هر شب مییری؟بهش برخورد گفت آره خب نباید بری خونه کسی هر شب پس چجوری میاد خونمون نمیدونم از بی کسی ما سوع استفاده کرده فک کرده چون بابام مرده تنهاییم جدای از اینا تیکه هم میندازه سره یه داستانی نقطه ضعفمو فهمید برگشت گفت یه بچه یتیمه دیگه ولش کن یه چیزی پروند نگاهش هم به مامانم بود اصلا ارتباط چشمی با من نداشت کلا تیکه میندازه در صورتی من بی احترامی نکردم بهش فقط منظورم این بود و بار ها به صورت غیر مستقیم گفتم ادم باید ملاحظه کار باشع مهمون خوبه ولی نه هر شب
اوه من از اینجا ازش ترسیدم دیدی گفتم خونه خراب کنه حسم اشتباه نمیکنه .مستاجره؟
اینو بگم خیلی داستانا هس ولی اینو بگم سره همین قضیه که گفتم بهش خونه مامانت هر شب میری مامانم باهام دعوا کرد و...میخوام اینو بگم نباید میزاشت اینجوری شه میگه آدم خوبیه بقیه بدن خب وقتی پدر شوهرش بدون زنگ زدن میان خونشون چجوری بدش میاد خودش گفت اونوقت چجوری بدون هماهنگی هر شب میاد تازه موقع شام کم هم درست کنیم باید بهش تعارف کنیم
این همسایتون اسمش فاطمه نیست مادرشوهر من ی همسایه داشت دقیقا کپی همسایه شما بود اونم هر روز میرفت خون مادر شوهرم سر شامم میرفت میشست سر سفره یا در میزد میگفت نون داری نون بهش میدادیم میگفت ی ذره ام پنیر بزار لاش بد میومد از کارای مادشوهرم ایراد میگرفت ک خونت چرا انقدر شلخته ست خودش طلاق گزفت دیگه این هروز میرفت خونه مادر شوهرم برادرشوهرم میرفت سر میزد خونه مادرش اینم با تاب شلوارک میرفت میشست اخرم رفت زیر پای برادرشوهرم زنشو طلاق داد این رفت صیغه ش شد بد مادرشوهرم فهمیده ک چ کار اشتباهی کرده ک باین رفت امد داشته ک خیلی دیر بود. شما دیگه این اشتباه نکنید همچین زنای خطر ناکن