اولاش سختم بود .و قر میزدم و غیبتش میکردم .تا این که خوابی دیدم که به نظرم تعبیرش این بود که من هرچی دارم از دعای همین زن دارم .
زن خوبیه شاده و خوش مسافرته .
اصلا هم از اونایی نیست حسادت کنند به عروسشون و اذیت کنند.هر چی مسافرت هم با اون رفتن خوش گذشته .خداییش .
من شوهرم وقتی منو گرفت هیچی نداشت .
ولی با این حال همیشه به مامانش کمک میکرد از خودش میزد که به مادرش کمک کنه .با این که نه پدر داشت نه پشتیبان مالی از صفر خودش رو بالا کشید الان خداروشکر هم خونه داره هم ماشین هم شغل خوب هم بچه سالم داریم .
شاید از دعای همین مادرشه .
من راضی هستم زندگیم خوب باشه مشکلی نداشته باشیم اگه مسافرت رفتیم اون رو هم ببریم .
الان شوهرم کبدش چرب شده گرید ۳خیلی خطرناک .من هیچ چیزی بیشتر از این مهم نیست برام که شوهر و بچم سالم باشند با هم بریم مسافرت خب مامانش هم باشه فقط مشکلی نباشه که ناراحتش باشیم