2777
2789
عنوان

بدترین خاطره و تجربه زندگیتون چی بود واقعا

| مشاهده متن کامل بحث + 406 بازدید | 57 پست

پسر داییم میخاست تو ماشین بهم تعرض کنه بچه بودم ۱۳ سالم بود اون ۲۰ تا رفته بودم کیف خالم بیارم یهو پشت سرم اومد هلم داد تو ماشین ک ببوسم دس به بدنم بزنه با پا زدم تو شکمش همش میزدمش 😑در وا کردم فرار کردم ولی بدنم می لرزید همش ترس داشتم یادم نمیره

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

روزی که پدرم از دنیا رفت 

روزی که به همسرم گفتم بغلم کن و تا ساعت چهار صبح گریه کردم برای یک بغل گرفتن 

و گفت گرمی 

و گرمم میشه و به اشکهام توجه نکرد و خوابید 

برای بغل گریه نکردم بلکه فهمیده بودم که زندگی نه ساله ام تمام شده 

فهمیده بودم بند دلش دیگ به دلم بسته نیست 


روزی که فرزندم از دست دادم 

خدایا صبر صبر صبر فرزند قشنگمو ازش خوب مراقبت کن 

شنیدن حرفی از کسی که انتظارشو ندارمخیلی سوختمتوقع این حرف از همه داشتم جز اونهنوزم فک میکنم جیگرم می ...

خیلی سخته از یه نفر انتظار داشته باشی بعد خرابش بکنه تمام اون فکرارو

دستگاه تنفس پدرم رو برداشتن

 و پارچه سفید رو کشیدن رو سرش... وایی 😣

فرداش جلو سرد خونه شناسایی ..

آخرین نگاه به چهره اش وقتی اون پایین بود

.

خدا نیاره برا کسی بدتر از اینها دنیا ندیده

وَ خدایی که بشدت کافیست ...🌱

عزیز دلمی دو هفته بعد سقط ناخواسته باردار شدم الان چهارسالشه 😁

الهی عزیز دلم.  خدا حفظش کنه برات

با خدا باش و پادشاهی کن بی خدا باش و. هرچه خواهی کن 🌹🌹🌹 تمام دنیام پسرم 🌹🌹کچه کوردم ✌🖕

خیلی سخته از یه نفر انتظار داشته باشی بعد خرابش بکنه تمام اون فکرارو

جیگرم میسوزه ها

اصن باورم نمیشد اون لحظه نمیتونستم حسمو به زبون بیارم نمیدونستم با چه حرفی بفهمونم ک من توقع این حرفو نداشتم

بقول شاعر

من ازت خیلی توقع داشتمو‌ خیلی عقب موندی ...

من یه رفتاری تو بچگی داشتم یعنی خودمو به زمین می‌مالیدم جلو خانوادم و اصلا نمیدونستم چیه و چجوریه و خوشم میومد حالا ک بزرگ شدم یادم میاد خیلی خجالت میکشمممم آب میشما همیشه میگفتن تکون تکونش بده خواهرام مسخرم میکردن البته اونام بچه بودنا🤕🤦🏻‍♀️

همیشه مهربان خواهم ماند حتی اگر کسی قدر مهربانیم را نداند من خدایی دارم که به جای همه برایم جبران میکند
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز