توی محل کارش اولین دیدار و دیدار های بعدی بود (حسی در میون نبود صرفا میرفتم محل کارش برای همکاری با شرکتش)
بعد یه مدت احساس هم دخیل شد (اول از جانب من)
پا پیش گذاشتم، چون همیشه دیدم بودم عصرا قهوه میخورد
یه روز بهش گفتم قهوه میخوری؟ گفت آره
اولین جایی که با هم رفتیم کافه نزدیک شرکت بود که هنوزم گاهی سر میزنیم بهش
رفتیم دو تا اسپرسوی تلخ خوردیم و ماجرای آشنایی فراتر از همکاریمون استارت خورد