من همین مشکل رو داشتم ، یکیش خاله م هرماه پونزده روزش خونه ما بود!!!! یکی هم خانواده همسرم چندماه چندماه میموندن.
خانواده همسرم رو به همسرم گفتم اذیتم یعنی چی نمیتونم دوکلمه باهات صحبت کنم همیشه باید خونه شال وکلاه سر کنم خسته شدم خونه هم حجاب کنم یه جوری بهشون بگو نیان یا کمتر بیان. همسرم بهشون گفت بیایین خونه بگیرین شما که کل سال اینجایین. کم کم پاشون رو قطع کردیم. خاله م هم به مادرم گفتم بهش برسونه که واسه کارش میاد خونه بگیره چون محل کارش شده تقریبا بهتره خونه مستقل بگیره.
البته اینا که گفتم فقط حضور فیزیکشون خونه مون بود وگرنه کلی دخالت میکردن توی زندگیمون چه خانواده همسرم چه خالهم.
اصلا رودروایسی و عذاب وجدان نداشته باش شما داری زندگی مشترکت رو فدای بقیه میکنی بقیه ای که دارن از شما سواستفاده میکنن.