اعتماد خانوادم رفت بخاطرش کلن خیلییی اذیت شدم خیلی تاپیک زدم بارها همه گفتن ولش کن ولی من ازش خوشم اومده بود مر و لال شده بودم با هزار تا دختر بود(را نبودیم فقط من ازش خوشم میومد و نمیدونست به قول خودشم اونم همینطور از من خوشش اومده)همه گفتن نکن تا جنذ روز پیش تلفنی حرف زدیم دختر عموم بود یکم بهم دیگه حرف زدن و اینا عکس دختر عموم هم دیده بود روز بعدش اومد گفت از دختر عموت خوشم اومده همش آیدیش و میخواست...بعد با گوشی رفیقم پیام دادیم رفیقم اسکرین میداد بهم شوخی های جنسی میکرد درخواست را بهش داده بود رفیقم گفت من بخاطر توعه دوهزاری رفیقم نمیغروشیم گفت نیازی نیست مثلا فلانی بدونه(من) به عالمه دیگه بود گفتم بخاطرش امتحان مو چند زدم از دیروز تا حالا حالم بده آخرشم خودم بهش پیام دادم کلی حرف بارش کردم همش میگفت من لاشی ام من لیاقت تورو ندارم بلاکم کرد(رفیقم بهش گفته بود منو بلاک کنه تا بیشتر از این اذیت نشم اونم سریع گوش کرده بود گفته بود چشم) از صبح حالم بده من ۱۶ سالمه اون ۲۷
بازم با یه اکانت دیگه پیام دادم بازم بلاک کرد
شبا تو بغل دخترا می‌بود روزش میومد قربون صدقه من میرفت
باور کن بهش فکر نکنی و مشغول به چیزی بشی به راحتیییییی از سرت میپره
اگر باهاش اوکی می‌شدی تازه وسط رابطه بدی هاش رو میدیدی و دلت رو میزد میومدی تاپیک میزدی ( نمیدونم چرا انکار دیگه دوسش ندارم))
الان که بهش نرسیدی حس می‌کنی عاشقشی و می‌میریم ...😂💔
ت منی یا من ت
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
7 ثانیه پیش
8 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز