2777
2789
اگرم بخوان بگن یواش و با لحن درست نه تو جمع بگن پیف پیف بو میدی😐

اخه کل حرف من اینه اصلا نه دهنم بو میداد نه سیر خورده بودم و به شدت اهل رسیدگی به خودمم.این خواهرم خوب چون نمیخوام خیلی کامل توضیح بدم ممکنه یوقت تاپیک به بیراهه نره.ولی بخام بگم شیش ماه اینوره شیش ماه دبی کارش وزندگیش بجورایی اونجاس.واسه همین به شدت عزیزه واسه خانواده چون شیش ماه سال نمیبیننش زیاد.به شدت این خواهرم مغرور و خودخواه شده

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

خوبیم داره ها مثلا کل خریدامو واسه لباس و چیزایی که نیاز دارم یامیرم اونجاباهاش انجام میدم یا خودش برام میخره میاره ولی این رفتارارم داره.حالا مادرم میگه خوب خواهرت حساسه تو مراعات کن .اونم اشتباه کرده بد گفته ولی مسیله حادی نیس که بخوایی باهاش تند برخورد کنی و گله کنی

من جات دلم شکست

واقعا به غرورم برخورد چون جایی که بودیم اشنا هم بود.حالا این خرید کردنای خواهرم توچشم همه خیلیه ولی کلی کار من انجام دادم تو این چندساله براشون اصلا تو چشم کسی نیست.چون کسی هم نمیبینه به زبون میارم میگن منت میزنی دوزار نمی ارزه کارات.وقتی فک میکنم که همسرو بچمو چقد فدا کردم که خانوادمو خوشحال کنم ولی به چشمشون نمیاد واقعا ناراحت میشم.همیشه من مقصرم و بچه ی بد.برادرم که تو کانادا داره عشق و حالشو میکنه سالی یبار میاد گاهیم دوسال یبار عزیزدردونس.این خواهرم که دبی هست عزیزدردونه.اون خواهرمم ته تغاریه عزیزدوردونس.منم دوست دارنا ولی شرایطی حس میکنم.گاهی اخساس میکنم انگار اضافیم

حالا این کوچیکترین مسیله هستش همیشه تهش من میشم مقصر وقتی اعتراض میکنم برمیخوره و ناراحت میشن وقتیم میخوام چیزی نگم واقعا دلم میسوزه.دیگه جوری شده اصلا دلم نمیخواد برای پسرم خواهریا برادری بیارم.یه حس دوگانه دارم هم وابسته خانوادمم هم به شدت ازشون دلخورم

به نظرت کار درست کدومه؟

میدونی زیادی گذشت کردی حالا توقع دادن همچنان همونطور گذشت کنی و اگه یجا اعتراض کنی ناراحت میشن

به نظرم یکم بیشتر به فکر خودت ک همسر و پسرت باش

خوب

امروز مادرم اومد خونم بحث همین موضوع شد یکی مادرم گفت یکی من خلاصه باهم کمی با دلخوری صحبت کردیم و منم گلمو گفتم که همش همیشه من ادم بده ام و مادرم رفت حالا نمیدونم کارم درست بود یاغلط خسته شدم واقعا

میدونی زیادی گذشت کردی حالا توقع دادن همچنان همونطور گذشت کنی و اگه یجا اعتراض کنی ناراحت میشنبه نظر ...

اره اینو قبول دارم.بچم شیش ماهش بود به شدت اذیت بود گفتن سفر شیراز بچین بریم میدونستم بچم خیلی اذیت میشه بخاطر اونا رفتیم بچم شدیدا اذیت شد جوریکه به غلط کردن افتادم تهش گفتن میخاستی نیایی کی زورت کرد ماکه ماشینم داشتیم پولم داشتیم جاهم داشتیم

میدونی زیادی گذشت کردی حالا توقع دادن همچنان همونطور گذشت کنی و اگه یجا اعتراض کنی ناراحت میشنبه نظر ...

منم چون انگار جدیدا همه چیز عین اتشفشانیه که داره فوران میکنه شدم کمی عصبی اعتراض میکنماابته نه همون اولش اول اروم میگم ببینم بهم حق نمیدن عصبی میشم واسه همین به شدت همه گارد دارن بهم جدیدا

منم چون انگار جدیدا همه چیز عین اتشفشانیه که داره فوران میکنه شدم کمی عصبی اعتراض میکنماابته نه همون ...

چون تصویر جدیدیه براشون قبلا در خدمتشون بودی و آماده ی فداکاری حالا معترضی نمیتونن بپذیرن

چون تصویر جدیدیه براشون قبلا در خدمتشون بودی و آماده ی فداکاری حالا معترضی نمیتونن بپذیرن

دوسشون دارم ناراحتم ازاینکه ازشون دور بشم ولی خوب نمیتونمم قبول کنم فقط لااقل دوست دارم بهم حق داده بشه .

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز