باید بریزید توی آب و به زور بهش بدین یا بدون اینکه خودش بفهمه.احتمالا سالها قبل نسبت به پدرتون بی اعتماد شده و این توی ذهنش مونده و داره شما رو هم عذاب میده.اصلا خوب نیست.خطرناکه.و اینکه شما رو هم نابود میکنه.یعنی پیرتون می کنه
باید حتما راهی پیدا کنید.بابات اقتدار نداره.باید این مسیله رو یک بار برای همیشه تمامش کنه.البته من حس میکنم پدرتون نسبت به اون کم توجه و بی مهره.مثلا محل بش نمی ذاره.یکبار واسه همیشه مطمئنش نکرده که خیانتی در کار نیست.با باباتون صحبت کنید یکبار درست و حسابی خیالشو راحت کنه
میدونم ولی نمیخوره دارو
هفته قبل اومد مغز و اعصاب نوارمغز داد گفتن فکرت زیاده آرامبخش داده تا فکر و خیال نکنه
یک روز خودد فرداش قطع کرد
هر چی گفتم بخور گفت به تو چه
داداشام بهش گفتن برو روانپزشک گرفت اونارو زد چنگ گرفت داداشمو با چهل سال سن
فقطخدا باید کمکمون کنه
آفرین باید همینکار بکنم دیگه جواب زناشویی ندم نرم خونشون تا بره دکتر
به داداش ها مم گفتم همینکار بکنن
بخدا انقدر ما بهش احترام میزاریم پدرم خانواده پدریم هم بهش احترام میزارن ولی قدر نمیدونه
داداشمو میزنه ولی داداشم چیزی نمیگه
میگیم مادره
خدایی زحمت زیادی هم کشیده برامون از لحاظ مالی همرو ساپورت میکنه خرج خونه رو بیشتر مادرم میده ولی بیماره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز