2777
2789
عنوان

آلبوم عکس نامزدیمونو ببرم خونه نامزدم مامان باباش ببینن یا نه

| مشاهده متن کامل بحث + 411 بازدید | 59 پست

از همین اول نجنگ، یه جاهایی حق داره بهتر بود نامزدت به مامانش میگفت.

دو سال هم نزاشت به هم برسین ، عقدت که نکرده بود اونم سعی داشت برای پسرش همسری که از همه جوانب بهتره رو در نظر بگیره، نمیگم‌شما خوب نبودین نه منظورم اینه که سلیقه مادرشوهرته .

بازم با چندین سال زندگی متاهلی میگم، برو عکساتو نشون بده، دنبال کشمکش نباش از همون اول ، اکر میخوای با ارامش زندگی کنی، اینقدرم زوم نکن و همه چبو به منظور نگیر، مثل مامانت که گاهی بعضی رفتارها رو زیرسبیلی رد میکنی و میبخشی با مادرشوهرتم اینجوری باش تا رابطه تون گرم و خوب بشه و کمتر بهت گبر بده

دختری از سادات هستم، بر دشمن مرتضی علی لعنت، ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم، خیال کن که غزالم بیا و ضامن من شو💚🍃
من که تجربه اینا ندارم ...ولی من بودم میدادم خودش ببره نشون بده حالا هم که نمیخواد بیخیال

اینکه خودم دیگه خوشم نمیاد برم اونجا چی؟

اصلا دیگه دوست ندارم برم هر وقت میرم ی انرژی بدی میگیرم 

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

ببین عزیزم لطفا به حرف کسایی که میگن نرو گوش نده اینجا فقط بلدن بگن طلاق بگیر برا زندگی مشترک باید سیاست داشت اون مادرشه دوروز دیگه هم آشتی میکنه شما میشی بده برو پیش مادرش سعی کن دلشو به دست بیاری برای به دست اوزدن دل پسر اول باید دل مادرشو به دست بیاری اشتباهی که من کردم تو نکن

به نظرم نری بهتره

اصلا دیگه کلا خوشم نمیاد برم 

با کارایی که کرد دوسال مارو عذاب داد با این حال باز دوبار رفتم خونشون روز زن براش کادو خریدیم با نامزدم بردیم دادیم بهش با اینکه شب یلدای منو زهرمار کرد اومد خونمون دعوا که چرا پاگشا کم دادید

باز من رفتم با کادو خونشون گفتم خندیدم 

ولی بعد این قضیه طلا دیگه واقعا نمیتونم نمیدونم باید چیکار کنم 

نرو خدا رو شکر کن که همسرت به این زودی شناختش

اصلا دیگه کلا خوشم نمیاد برم 

با کارایی که کرد دوسال مارو عذاب داد با این حال باز دوبار رفتم خونشون روز زن براش کادو خریدیم با نامزدم بردیم دادیم بهش با اینکه شب یلدای منو زهرمار کرد اومد خونمون دعوا که چرا پاگشا کم دادید

باز من رفتم با کادو خونشون گفتم خندیدم 

ولی بعد این قضیه طلا دیگه واقعا نمیتونم نمیدونم باید چیکار کنم 

چه خانواده بی لول و بی عقلی که گذاشتن تو این موضوع رو بفهمی هرچقدر هم ناراحت باشن نباید میذاشتن تو ب ...

اینکه چیزی نیست یعنی من یه چیزایی دیدماا....

اصلا دیگه کلا خوشم نمیاد برم 

با کارایی که کرد دوسال مارو عذاب داد با این حال باز دوبار رفتم خونشون روز زن براش کادو خریدیم با نامزدم بردیم دادیم بهش با اینکه شب یلدای منو زهرمار کرد اومد خونمون دعوا که چرا پاگشا کم دادید

باز من رفتم با کادو خونشون گفتم خندیدم 

ولی بعد این قضیه طلا دیگه واقعا نمیتونم نمیدونم باید چیکار کنم 

ضمنا.... همسرت داستان ناراحتی مادرش رو گفت؟؟؟

با اونم کار کن مثل باباش نادون و بی سیاسته


ذوق نکن که آخ جون طرف منه و طرف ننش نیس


نه جونم کسی که اینجوری جای اینکه رابطه ها رو درست کنه کدورت ایجاد میکنه


ینی در طول زندگی داستان داری باهاش

همه چی به کنار... چه پدر شوهر بی شعور و کم عقل و خامیعوض درست کردن اوضاع . چوب تو داستان هم میزنه؟؟؟ ...

اره بخدا منم دقیقا همینو میگم

اصلا دیگه کلا خوشم نمیاد برم 

مامانش با کارایی که کرد دوسال مارو عذاب داد با این حال باز دوبار رفتم خونشون روز زن براش کادو خریدیم با نامزدم بردیم دادیم بهش با اینکه شب یلدای منو زهرمار کرد اومد خونمون دعوا که چرا پاگشا کم دادید

باز من رفتم با کادو خونشون گفتم خندیدم 

ولی بعد این قضیه طلا دیگه واقعا نمیتونم نمیدونم باید چیکار کنم 

فقط خدا بهت صبر و قدرت بده با این مادر روانی و مریض قراره سالها بجنگی

اینکه چیزی نیست یه نمونه کوچیک بود 

اصلا دیگه کلا خوشم نمیاد برم 

با کارایی که کرد دوسال مارو عذاب داد با این حال باز دوبار رفتم خونشون روز زن براش کادو خریدیم با نامزدم بردیم دادیم بهش با اینکه شب یلدای منو زهرمار کرد اومد خونمون دعوا که چرا پاگشا کم دادید

باز من رفتم با کادو خونشون گفتم خندیدم 

ولی بعد این قضیه طلا دیگه واقعا نمیتونم نمیدونم باید چیکار کنم 

اصلا دیگه کلا خوشم نمیاد برم با کارایی که کرد دوسال مارو عذاب داد با این حال باز دوبار رفتم خونشون ر ...

کم محلی و قیافه لازمشونه از همین اول خشت رو درست بزار اخه وقتی دو نفر همو دوس دارن ودر کنار هم خوشبختن ای بابا چتونه خب مرض دارین

خدایا شکرت 
ببین عزیزم لطفا به حرف کسایی که میگن نرو گوش نده اینجا فقط بلدن بگن طلاق بگیر برا زندگی مشترک باید س ...

اصلا دیگه کلا خوشم نمیاد برم 

با کارایی که کرد دوسال مارو عذاب داد با این حال باز دوبار رفتم خونشون روز زن براش کادو خریدیم با نامزدم بردیم دادیم بهش با اینکه شب یلدای منو زهرمار کرد اومد خونمون دعوا که چرا پاگشا کم دادید

باز من رفتم با کادو خونشون گفتم خندیدم 

ولی بعد این قضیه طلا دیگه واقعا نمیتونم نمیدونم باید چیکار کنم 

هیج کاری نکن خیلی عادی رفتار کن 

همش تقصیر شوهرت که خیلی بی سیاست 

اصلا به مامان باباش چه ربطی داره که بهشون گفته برات کادو خریده 

شوهرم از زمانی که عقد کردیم هر چی برام میخره نه اون میگه به مامانش نه من میگم بهشون 

ازمم بپرسن میگم داشتم خودم 

که البته نپرسیدنم 

دیروزم کادو روز زن ۲۰ تومن داد یه پلاک برام و بعدشم خونه خودشون رفتیم اما اصلا نشون ندادم 

چون اونا نمیدونن که پسرشون خودش دوست داره بخره 

فکر میکنه عروس خون شوهره و کرده شیشه که برام طلا بخر 

الانم واکنش نشون نده 

بچه با پدر مادرش هر چقدم قهر کنه بازم آشتی میکنه تو عادی رفتار کن انگار اتفاقی نیوفتاده هفته ای یکبارم برو خونشون آلبوم هم ببر نشون بده با لبخند 

ضمنا.... همسرت داستان ناراحتی مادرش رو گفت؟؟؟با اونم کار کن مثل باباش نادون و بی سیاستهذوق نکن که آخ ...

هیچوقت اینجوری نبود سر این قضیه خیلی بهم ریخته بود ک گقت من خودم تعجب کردم اولین بار بود انقد عصبی میدیدمش 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز