پارسال همین موفع ها بود که کلی ذوق داشتیم ماشین بخریم شوهرم تو همون روزی که ماشین نشون کرده بود بره بخره تصادف زنجیره ای کرد با کامیونش و الان به سالگرد اون اتفاق نزدیکیم و من استرس دارم تا خرخره تو بدبختیو قرضیم 🤦♀️
شب قبل اردو😍
خوشحالیهای زیادی داشتم .دعا کنید یه پروژه هست خدا نصیبم کنه من که بازاریابیم صفره مگر خدا بخواد حتما از ذوق نمیخوابم
اونشب فکر کردم حتی اگر دنیا فردا که از خواب بیدار میشم تموم هم بشه باز شاد می مونم ، حتی اگر بمیرم باز شاد میمیرم ، به این فکر کردم که دیگه قرار نیست هیج اتفاق بدی برام بیفته... اونشب واقعا شاد بودم حتی اگر بلند نمی خندیدم
کلاس سوم واسه اردو هعیییی
از اون شبا نداشتم ولی داشتم شبایی که چند بار از استرس از خواب پریدم
شب تولدش
اینقدر ذوق داشتم کادویی که براش بخرم رو بهش بدم قلبم تند تند میزد. فردا صبحش تو راه حسی که داشتم وصف ناپذیر بود...
ولی گذشت، هیچی پایدار نیست... الان اون کادو پیششه ولی من نه💔
من ذوقم داشته باشم میخوابم. نداشته باشمم میخوابم. ناراحتم باشم میخوابم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 ثانیه پیش
1 ثانیه پیش
1 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز