برای انتخابم غصه میخورم...
چرا بین اینهمه خاستگار اینننن...؟💔
قراره تو یه حیاط با مادر شوهر زندگی کنم درواقع طبقه بالایی مادرشوهر
......
تا الان من هر تصمیمی برا زندگیم گرفتم مثلا مدل کابینت انتخاب کردم یا مدل فرش .....
مادر شوهرم باهام لج کرده.. حرف خودشو به کرسی نشونده
رفته یه مدل دیگه انتخاب کرده
نامزدمم چون پدرش بتازگی فوت شده.. میترسه مادرشم از دست بده.. به حرف مادرشه. اصلا به حرف من گوش نمیده💔
...
مثلا من بگم فرش رو قرمز بخریم..... میره بر عکسه من... با نامزدم فرش سفید میخرن..
دیوانه هست...
مادره بمن یاد میده پسرم نزار بره کافه قلیون بکشه
وقتی به نامزدم این حرفو میزنم مادرشوهر منو ضایع میکنه میگه چیکار ب پسرم داری بزار ازاد باشه
زنیکه عقده ای دیوانه هست. پسرش ازون دیوانه تر..
اخ ...گیر عجب خانواده لجنی افتادم....
تو دوران نامزدیم که داره اینکارارو میکنه وای بحال بعده عروسی
ازهمین الان دارم غصه عروسی رو میخورم
میدونم هرشبم گریس
من حیف شدم دست این خانواده افتادم
میدونم باید طلاق بگیرم
فقط بگید چجوری رفتار کنم برای قبل طلاق. خدا رو چ دیدی شاید پسره سرش ب سنگ خورد اصلاح شد