همیشه رو نه این یه مورد رو منظورمه . .من خونه ی پدرم بودم شوهرم خونه ی مادرشبعد با پسرعمش نمی‌دونم کجا رفته بودن تا دوشب بیرون بودن می‌گفت ماشینم خراب شد بین راه موندم ولی من باور نکردم حرفشو و بعدم حسابی دعوامون شد گفتم نباید تا دیروقت بیرون می‌بودی.
شما بودین ناراحت می‌شدین یا نه؟
چرا باور نکردی؟؟
مگه بچه هسن که کنترل میکنین
نه مگه برده خریدم
نه
ارهه
کارت اشتباه بوده عزیزم
مگر اجازه اش دست تو
دو روز دیگه گیر بدی دروغگو میشه
بله میزارم بره تازه خودم بهش میگم برو چون تفریح نیازه گاهی هر دو نیاز داریم با دوستامون باشیم
اگه بهش اعتماد داری دیگه چرا نگرانی کاری کردی که نگران شدی؟
من کلا به روابط شوهرم کاری ندارم بهش اعتماد دارم ولی دورادور مراقبم میدونم دوستاش کیه چجورین چی ب چیه
اگر حقیقت رو گفته اصلا ناراحت نمیشدم
ولی خوب اگر کار هرشبش این بود چرا شاکی میشدم
🥴
بهتون خبر نداده بود؟!
من همسرم با رفیقاش تقریبا هفته ای دو سه بار بیرون میرن مسجد میرن و خب چرا باید گیر بدم؟ زندانیع مگه؟
منم اوایل حساس بودم الان ن
فقط وقتایی ک غذای موردعلاقشو درست میکنم زنگ میزنم ک‌زودتر برگرده
