چند ماه پیش من با اقایی آشنا شدم که میخواستن بیان خواستگاری... ما خیلی باهم مچ بودیم همه جوره همونی بود که میخواستم اما بخاطر اختلاف سنی 10 سالمون پدر مادرم اجازه ندادن بیاد خواستگاری و ما بهم نرسیدیم 💔
5ماه میگذره ولی اون اقا هنوز تو قلب منه تموم این 5ماه دلتنگش بودم اما ایشون به تازگی ازدواج کرده من ضربه شدیدی خوردم. شاید بگید فراموشش کن حسی بهت نداشته که ازدواج کرده ولی راه دیگه ای نبود اون همه تلاشش کرد
من چیکار کنم نمیتونم فراموشش کنم
لطفا یه چیزی بگید ارومم کنید 🥺🥺دارم گریه میکنم