2777
2789

من تنها بودم خونه یه ماه بعد 

برادر و مادرشوهرم باهم اومدن

برادرشوهرم  بهم گفت فکر نکنی دخالت کلا نمیکنم یکم دخالت میکنم

بعد گفت رنگ و روت باز شده اومدی خونتون

چند بار سرزده میاد خونم میگه شوهرت چرا ناراحت بود اونروز بعد خواهرشوهرم میگه اینقدر داداشم توراهه که مشکل تورو حل کنه و به خونش نمیرسه

مگه من گفتم بیا😐

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

وا به برادرشوهرچه ربطی داره ...بیخودمیکنه همون یه کمم دخالت کنه...به بزرگترش ربطی نداره چه برسه به این والا.

من بودم دیگه رونمیدادم بیان هی باحرفاشون اعصابموخوردکنن

تنهائیم را کسی حس نکردجزخدا❤️
نفهمیدم جمله بندیت درست کن یکم

سرزده میاد خونه من

اولین بار با مادرش و منم تنها بودم برادرشوهرم گفت رنگ و روت باز شده اومدی خونه خودت 

اخه قبلش خونه مادرشوهرم بودم و کاراش با من بود


خواهر شوهرم ناراحته میگه نمیزاری داداش بزرگم زندگی خودشو کنه و هر روز میاد خونت مشکلاتتو حل کنه


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792