دوستم یه صحبت کوچیک میکنم بعد تصمیم با خودت
به هزاران دختر تجاوز شده یعنی هیچکدوم ازدواج نکردن ....همه نشستن توخونه.... من نمیدونم برای چیزی که تو مقصر نیستی چرا میخای خودتو محکوم کنی و جواب پس بدی برای گذشته هرکس به خودش ربط داره. مامانم همیشه میگه گذشته دیگرون رو خاک نزنید حتی آدم های مطمئن زندگیتون چون حتما چند تا کرم توش هست......... تودرس اول رو گرفتی هیچوقت به هیچکس اعتماد نکن....هیچوقت فکرش میکردی همچین کاری سرت بیاره..اون بالاخره جواب رفتارش رو میده کارما باید یقش رو بگیره...
و اما تو ...مگه دنیا به آخر رسیده......اگه محصلی برو درس بخون تا به یه جایی برسی...اگر هم بیکاری برو یه حرفه یاد بگیر اینقدر تلاش کن تا بهترین باشی....بعد که پس انداز داشتی میتونی بری یه دکتر خوب تا ترمیم کنی ...بذار این آدم دنبالت راه بیفته ..برای به دست آوردن تو زمین و زمان رو به هم بدوزه....اگر میترسی جایی حرف بزنه دیوار حاشا بلنده......مبادا از ترس آبرو بخای ازدواج کنی که خودتو و آینده ات رو نابود کنی....فقط به خودت بگو من اولین نفر نیستم که مورد تجاوز قرار گرفتم و آخرین نفرم نیستم...بقیه زود ازدواج کردند مسلما نع....بعضیها شهامت داشتند رفتند شکایت کردند همون موقع که دیگه فایده نداره یکسال گذشته....بعضی ها رفتند مشاوره سعی کردند مثل یه خاطره بد بهش نگاه کنند وگذشتند وزندگی عادیشون رو ادامه دادند...بعضی ها فقط دنبال ازدواج کردند و یه جور ماست مالیش کردن که کسی نفهمه ..بعضی ها نخواستن هیچکدوم از این کارها رو انجام بدن بلند شدند دست گذاشتن رو زانو شروع کردن دنبال موفقیت ...اینقدر موفق شدند که اگه این اتفاق رو برای کسی تعریف کنه انگار داره درباره یه خاطره بی ارزش میگه....وصبر میکنه به وقتش آدمش بیاد جلو برای ازدواج....