من پارسال با یه خانمی که ۲۳ سالشه دعوا کردم البته تقصیر خودش هم بود اول خودش شروع کرد با این حال رفتم ازش معذرت خواهی کردم چون من کوچیک تر ازش بودم حتی خانواده ام هم بردم اونا هم با گل و شیرینی اومدن پیشش
ولی فایده نداشت همش بهم تیکه انداخت و مسخره ام کرد و حتی آرزوی ۱۶ ساله ام رو ازم گرفت تازه با افتخار هم گفت ازت میگیرمش در حالی که من به مادربزرگ ام که فوت شده بهش قول داده بودم بهش میرسم
الان هنوز اون خانم رو مجبورم ۳ سال دیگه هر روز ببینم نگید چرا مجبوری نمیتونم بگم چکارش کنم
حالم خرابه فقط دوست دارم نابودش کنم ذره ذره زجرش بدم فقط همین