سلام
بنده چهار ماهه نامزد کردم و پشت کنکوریعم درس خوندن برام اولویته و پارسالم رتبه خوبی اوردم اما بدلیل مشکلات خانوادگی نرفتم دانشگاه و خلاصه ک نامزدم اون اوایل خیلی منو ب درس خوندن تشویق میکرد و میگفت تو ک پارسال تونستی امسالم قطعا میتونی و هدفتو بزرگتر کن به رشته های تاپ فکر کن هم اون هم من دوس داشتیم امسال دندون قبول بشم اگرم نشد مامایی یا رادیولوژی ی مدت گذشت یکی از فامیلامون نیرو انتظامی کار میکنه و نشست در گوش نامزدم کلی اراجیف گفت ک من روزی هزار تا پرونده میاد زیر دستم ک همش از این بیمارستانا و مطبا نشات میگیره و تو هرچقد زنت پاک باشه محیط نمیزاره پاک بمونه الان پرونده هایی دارم ک حتی طرفو تهدید کردن کتک زدن تا خواسته اونارو انجام بده( فک کنم منظورمو فهمیدید دیگه)
بخاطر این داستانایی ک ایشون تعریف کردن و نامزد منو ترغیب کردن ک نذار بره تو محیط بیمارستان و مطب و این چیزا الان نامزدم گیر داده یا معلم میشی یا خانهدار من از معلمی خیلی بدم میاد و کنکور فرهنگیان ثبت نام نکردم الان میگه یا باید معلم استخدامی بشی یا کلا با دانشگاه خدافظی کن و به خانهداری سلام بده نمیدونم الان چیکار کنم
خانوادم خیلی دوس دارن به اون چیزی ک خودم میخوام برسم و هنوزم این موضوعو باهاشون درمیون نذاشتم ک نامزدم نمیزاره چون مطمئنم بابام بدونه ک نمیزاره من برم رشته مورد علاقه خودم میگه باید جدا شی چون بابام از اولم دلش راضی نبود باهم ازدواج کنیم میگفت تو خاستگارای خیلی بهتری داری و این اصلا خوب نیست ولی من پافشاری کردم و اصلا پشیمون نیستم فقط نمیدونم چجوری باید راضیش کنم ک من میتونم از پس خودم بر بیام و قرار نیست تن به هرچیزی بدم