خانما من ی خانواده خیلی خاله زنک دارم ک هیچوقت هیچ کجا پشتم نبودن هرکی فکر خودشه. شوهرم بهم خیانت کرده و بینهایت ازش دور شدم.
الان گاهی اوقات خیلی خوبه. مثلا من شاغلم کمکم دختدمو نگه میداره وضع مالیش خوبه سرمایه زیادی بهم داد کار راه انداختم. مثلا عصر یهو گفتم بریم خونه خواهرم نه نمیگه. و کلا خانوادمو دوس داره. منم با خانوادش رابطه خوبی دارم. و تا زمانیکه من حرف بدی نزنم و بحثو سمت خیانت نکشونم هیچ دعوایی نداریم. ولی امان از وقتی که بحث بشه حس میکنم بدترین و وحشتناکترین مرد جهانه
امشب انقدددد رفتار خوبی داشت ک واقعا حس کردم خوشبختترین زن جهانم!
اما یوقتا هم انقد عاجز میشم ک حس میکنم بدبختترینم.
شما اگر بودین چ میکردین؟ تنها چیزی ک میدونم اینه ک خیانت جنسی نبوده اونم ن بر اساس حرف خودش بر اساس خیلی چیزای دیگ.