2777
2789

خلاصه گفتم ولی من باید اول برم خونه یه چیزی بردارم گفت باشه

من یه گردنبندی دارم ک هدیس روش دعا نوشته

برش داشتم قرآن هم باز کردم گفتم خدایا اگر جایی که رفتیم خوب نبود بهمون نشون بده

خلاصه رسیدیم به حدییی شلوغ بود تو دلم هی میگفتم خدا کنه دوستم پشیمون بشه ولی نشد که نشد

کاربر قدیمی. [ هارمونی ] دستهايم را در باغچه مي كارم سبز خواهم شد كوچه اي هست كه در آنجاپسراني كه به من عاشق بودند، هنوزبا همان موهاي درهم و گردن هاي باريك و پاهاي لاغربه تبسم هاي معصوم دختركي مي انديشند كه يك شب او راباد با خود برد   من پري كوچك غمگيني را مي شناسم كه در اعماق اقيانوسي مسكن دارد دلش را در يك ني لبك چوبين  مي نوازد، آرام، آرام.    پري كوچك غمگيني كه شب از يك بوسه میمیرد و سحرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

بسه یا منم بگم بگو

بابا گفتممم

کاربر قدیمی. [ هارمونی ] دستهايم را در باغچه مي كارم سبز خواهم شد كوچه اي هست كه در آنجاپسراني كه به من عاشق بودند، هنوزبا همان موهاي درهم و گردن هاي باريك و پاهاي لاغربه تبسم هاي معصوم دختركي مي انديشند كه يك شب او راباد با خود برد   من پري كوچك غمگيني را مي شناسم كه در اعماق اقيانوسي مسكن دارد دلش را در يك ني لبك چوبين  مي نوازد، آرام، آرام.    پري كوچك غمگيني كه شب از يك بوسه میمیرد و سحرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد

چون شلوغ بود گفت حتما عالیه

قیافه زنه رو که دیدم فهمیدم این عمرا دعای قرآنی بده بهش چون تو تاپیک قبلمم گفتم خیلیی ادم شناسم سریع میفهمم

دوباره گردنبندم که حرز امام جواد روشه و اسمای خدا رو دستم گرفتم گفتم خدایا ی کاری کن نشه

همون موقع نوبت دوست من شد

رفتیم نشستیم

یه دفعه زنه شروع کرد داااد زدن که پاشید برید من برای شما انجام نمیدم

کاربر قدیمی. [ هارمونی ] دستهايم را در باغچه مي كارم سبز خواهم شد كوچه اي هست كه در آنجاپسراني كه به من عاشق بودند، هنوزبا همان موهاي درهم و گردن هاي باريك و پاهاي لاغربه تبسم هاي معصوم دختركي مي انديشند كه يك شب او راباد با خود برد   من پري كوچك غمگيني را مي شناسم كه در اعماق اقيانوسي مسكن دارد دلش را در يك ني لبك چوبين  مي نوازد، آرام، آرام.    پري كوچك غمگيني كه شب از يك بوسه میمیرد و سحرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد

کامل گفتی لایک کن

گفتم عزیزم

کاربر قدیمی. [ هارمونی ] دستهايم را در باغچه مي كارم سبز خواهم شد كوچه اي هست كه در آنجاپسراني كه به من عاشق بودند، هنوزبا همان موهاي درهم و گردن هاي باريك و پاهاي لاغربه تبسم هاي معصوم دختركي مي انديشند كه يك شب او راباد با خود برد   من پري كوچك غمگيني را مي شناسم كه در اعماق اقيانوسي مسكن دارد دلش را در يك ني لبك چوبين  مي نوازد، آرام، آرام.    پري كوچك غمگيني كه شب از يك بوسه میمیرد و سحرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد

همین؟؟!!!!😑

نه عزیزم ادامشو گفتم

کاربر قدیمی. [ هارمونی ] دستهايم را در باغچه مي كارم سبز خواهم شد كوچه اي هست كه در آنجاپسراني كه به من عاشق بودند، هنوزبا همان موهاي درهم و گردن هاي باريك و پاهاي لاغربه تبسم هاي معصوم دختركي مي انديشند كه يك شب او راباد با خود برد   من پري كوچك غمگيني را مي شناسم كه در اعماق اقيانوسي مسكن دارد دلش را در يك ني لبك چوبين  مي نوازد، آرام، آرام.    پري كوچك غمگيني كه شب از يك بوسه میمیرد و سحرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد

اصلا دعانویس خوب نیس من پیش هرکی رفتم ضرر کردم فقط پیش یه نفر رفتم نگام‌میکرد و ازم میترسید میگفت پاشو برو من برات انجام نمیدم دلیلشم نفهمیدم

↝𝒔𝒉𝒆 𝒒𝒊𝒓𝒍 𝒕𝒉𝒆 𝒃𝒆 𝒐𝒘𝒏 𝒅𝒓𝒆𝒂𝒏𝒎 𝒅𝒆𝒓 𝒓𝒂𝒍𝒕𝒊 𝒄𝒉𝒂𝒏𝒒𝒆.↜🧚🏻‍♀⃟🌸 ⊰↫اون دخ‍‌ت‍‌ری ب‍‌اش ک‍‌ه خ‍‌ودش روی‍‌ا ه‍‌اش‍‌و 🌥🍓↬⊱ ≼🖇🍒↭ب‍‌ه واق‍‌ع‍‌ی‍‌ت ت‍‌ب‍‌دی‍‌ل م‍‌ی‍‌ک‍‌ن‍‌ه↭🌻️پرنسس۷۱سابق آرزوها و خواسته هامو رها کردم ❤️

دوستم گفت چراا گفت نمیدم پاشید برید حالم و بد کردید

تمام بدنم یخ کرد

بچه ها این کسی که گردنبند  بهم هدیه داد گفت این همیشه تو رو از بلا حفظ میکنه

تا الان هزارتا موقعیت هم پیش اومده که بهش اعتقاد پیدا کردم چون من ادم معتقدی نیستم ولی همیشه به خدا باور داشتم امروز هم که اینطوری شد بار دیگه بهش باور پیدا کردم

اصلا خیلییی عجیب بود چون انقدر وایب زنه و خونهه بد بود از عمق وجودم دعا کردم و نشد

کاربر قدیمی. [ هارمونی ] دستهايم را در باغچه مي كارم سبز خواهم شد كوچه اي هست كه در آنجاپسراني كه به من عاشق بودند، هنوزبا همان موهاي درهم و گردن هاي باريك و پاهاي لاغربه تبسم هاي معصوم دختركي مي انديشند كه يك شب او راباد با خود برد   من پري كوچك غمگيني را مي شناسم كه در اعماق اقيانوسي مسكن دارد دلش را در يك ني لبك چوبين  مي نوازد، آرام، آرام.    پري كوچك غمگيني كه شب از يك بوسه میمیرد و سحرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد

اصلا دعانویس خوب نیس من پیش هرکی رفتم ضرر کردم فقط پیش یه نفر رفتم نگام‌میکرد و ازم میترسید میگفت پا ...

منم اصلا نرفتم این دوستم اصرار کرد برای کارش همراهمش برم

کاربر قدیمی. [ هارمونی ] دستهايم را در باغچه مي كارم سبز خواهم شد كوچه اي هست كه در آنجاپسراني كه به من عاشق بودند، هنوزبا همان موهاي درهم و گردن هاي باريك و پاهاي لاغربه تبسم هاي معصوم دختركي مي انديشند كه يك شب او راباد با خود برد   من پري كوچك غمگيني را مي شناسم كه در اعماق اقيانوسي مسكن دارد دلش را در يك ني لبك چوبين  مي نوازد، آرام، آرام.    پري كوچك غمگيني كه شب از يك بوسه میمیرد و سحرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز