ما الان نزدیک سه ماهه که نامزدیم اول قرار بود یکماه باشه ولی بخاطر یه کار اداریی مجبور شدیم تمدید کنیم تا انجام بشه
الان انجام شده ولی اصلا نمیگن بریم ازمایش یا خرید عقد و حلقه، طلاهم همینجوری داره میره بالا
مشکلیم که هست خانواده همسرم اصلا با خانواده من تماس نمیگیرن که بخوان این صحبتارو بکنن
چون از هم خوششون نمیاد تماس هم نمیگیرن نه خانواده من نه اونا، این وسط همش به منو همسرم فشار میاد، خانوادهمن الان منو تو فشار گذاشتن که پس کی میخواید برید کاراتونو انجام بدید، منم بارها به خانواده همسرم میگم، اونام میگن چرا عجله داری فلان عجله نکن بزار ما خودمونو جمع و جور کنیم...
من دلم میخواد خانواده ها خودشون باهم صحبت کنن همه چیز سریع انجام بشه ولی اینا اصلا باهم در ارتباط نیستن خانواده منم منو ول کردن، در هفته سه چهار روزشو خونه ی مادرشوهرمم بعضی وقتا حس میکنم شاید بخاطر اینه که عجله ای هم نمیکنن، یبار نشده دستمو بگیرن ببرن خرید
خانوادم خیلی تحت فشارم گذاشتن که برید کاراتونو انجام بدید ولی اونا با شوخی گفتن بعد عید
اگر بیفته بعد عید خانواده من خیلی عصبانی میشن اختلاف میشه چیکار کنم من بنظرتون تروخدا بگید، ینی دیگه نرم خونشون؟ به چه بهانه ای؟ ناراحت میشن اخه