مطمعنا طرف مقابل هیچوقت حرفای باب میل استارتر رو نمیزنه...یا یه مدت تظاهر به عشق میکنه تا از طعمه ای که بیزحمت تو چنگشه استفاده شو ببره و بعدا با شرایط بدتری ولش کنه...
یا اینکه اگه آدم عاقلی باشه و حسی به استارتر نداشته باشه با کلمات تلخ استارتر رو از خودش دور میکنه...در هر دو صورت استارتر عزت نفسش و غرورش و شخصیتش از بین میره...
کاش آدما قبل شناخت همدیگه عاشق نشن...عشقی که با چند تا حرف و ظاهر و قیافه و نگاه و رنگ و روی طرف به وجود بیاد زود فروکش میکنه تا حسی که با شناخت متقابل باشه...
تا حالا فکر کردی چرا امثال لیلی و مجنون تو تاریخ ماندگار شدن...یعنی بعد اینا هیشکی عاشق نشده چراااااا هست زیادم هست...امثال لیلی و مجنون تو همون درجه های اول عشق موندن و فقط از سوز و گداز عشق گفتن...اگه چند صباحی با هم زندگی میکردم عشق اونا هم تبدیل به عادت میشد...
دور و برمون انقد آدم هستن که میگفتن اگه خانواده موافقت نکنه با فلانی ازدواج کنم خودمو میکشم و....اینا بعد چند سال جنگیدن ازدواجم کردن بعد یه بچه که آواره خونه مادر بزرگاس طلاق گرفتن و هر دو دوباره ازدواج. کردن...من بعد یه عمر زندگی فقط میتونم بگم عشق واقعی هیچوقت سوزاننده نیست...عشق واقعی باعث رشد و پیشرفت میشه...درک و احترام متقابل...بقیه هر چی هست خودخواهی و هوسه...
آیا دلتنگی استارتر فرقی برای اون آقا داره...شاید چند نفر غیر از استارتر هم همین حس رو نسبت به اون آدم داشته باشند...حس دلتنگی استارتر به خاطر دل خودشه...
کاش تو انتخاب هامون از عقلمون استفاده کنیم تا دل بیچارمون رو اینقدر پیر و فرسوده نکنیم...
مطمعن باشید تجربه ای که داشتید اگه کمرنگ شده عشق نبوده یا با شناخت کافی نبوده...کم کم با فکر و شناخت حسمون واقعی تر میشه...