من خیلی خستم
به زور خودمو سرپا نگه داشتم به خاطر دخترم سعی میکنم حتی ناراحتیمو به روی خودمم نیارم...
دوس دارم براش یه مامان شاد باشم اما روزگار زشت خیلی بد باهام تا میکنه...
شوهرم تو دعوا هلم داد اصلا خشکم زد
بهم گفت روانی توهمی
اینا ادمو از پا درمیاره
حس بد تمام وجودتو میگیره