عزیزم من واقعا متوجه نمیشم مشکلت چی بود از اول؟
میگی دیشب تشکر کردی ولی انتظار داشتم ظهرم تشکر کنی
انتظار تعریف بیشتری داشتی
اونوقت ایشون میگن من هدیه آوردم تو تشکر کردی
گفتی نه ببخشید؟
خب چرا انقد بحث الکی درست میکنی
ی جوری گفتی تلاش میکنم گفتم واسه ی رابطه هدفدار داری میجنگی با خانواده
تلاش میکنی یعنی ب قول خودت جرات نشون میدی ک بیاریش خونه؟
اصلا این اسمش دل و جراته یا....؟
این همه بحثو کش دادی دادی دادی ک قهر کنی
نکردی
اعصاب اونم خرد کردی فرستادیش رفت باز دلش نیومد گفت ساعت12اندازه5دقیقه از حال هم با خبر میشیم
واقعا چزوندیش سر ی ظرف؟؟؟
بعدم حق داره اگه بگه گردنمو کبود نکن
شما ازدواج هم کرده باشی بازم کبودی گردن چ زن چ مرد زشته از دید بقیه
چ برسه ک مجرد هم هستید و مادرش هم در جریانه
ب نفع شما کار کرده وگرنه مامانش فکر بدی درباره ت میکرد
و این اصلا ربطی ب دل و جرات نداره