یه لحظه خوبه
یه لحظه بد
البته من بیشتر برای مامانم ناراحتم که 24 ساعته باید تحملش کنه
الان از صبح خونشونم
مامانم باید شب میرفت دکتر
صبح به مامانم گفته باشه و میریم
الان میگه کی نفرینت کرده که همیشه مریضی😭😭😭
دلم برای مامانم سوخت
تو این زندگی سختی کشیده و مریض شده حالا برای یه دکتر رفتن اینطوری بهش میگه
واقعا جنی چیزی داره ها
وگرنه مگه میشه یه روز خوب یه روز افتضاح ؟؟؟؟
یه دفعه هم یه جوری به بقیه نگاه میکنه انگار میخواد بکشتشون
هی دعا میکنم بمیره مامانم راحت بشه از دستش
دوباره دلم نمیاد و توبه میکنم
ولی کاش هر کسی که قدرنشناسه و بقیه رو روحی یا جسمی آزار میده یا به راه راست هدایت بشه یا بدون درد بره اون دنیا