2777
2789
سوالی ک پیش میاد اینه ک چرا برای بجه هاشون دست نوازشگر و بغل دارن ولی به زن میرسن انگار زن باباشون ر ...

کاش رابطه میخواست.. اینجوری بغل هم میشد ولی اونم میل نداره.. ولی بچمو راحت بغلش میکنه منم پیش خودم میگم کاش الان من جای بچم بود تو بغل شوهرم

حتمن بپرس عزیزم

ببخشید عزیزم

ممنون ازت 

من یه هفته پیش سرما خوردم بعد از کلی سرم و آمپول 

حالا از دیروز احساس میکنم یه چیز دردناک وسط گلوم گیر کرده به جز مایعات گرم چیزی نمیتونم قورت بدم به نظرت دوباره برم دکتر یا نه خودش خوب میشه؟

سعی کردم که بمانی و بریدی به درک/کارمان را به غم و رنج کشیدی به درک/به جهنم که از این خانه فراری شده ای/عاشقت بودم و هرگز نشنیدی به درک/میوه کال غزل بودمو از بخت بدم/تو مرا هرگز از آن شاخه نچیدی به درک/فرق خرمهره و گوهر تو نفهمیدی چیست/جنس پا خورده بازار خریدی به درک/عاقبت سنگ بزرگی به سرت خواهد خورد/میکشی از ته دل آه بزرگی به درک

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

سوالی ک پیش میاد اینه ک چرا برای بجه هاشون دست نوازشگر و بغل دارن ولی به زن میرسن انگار زن باباشون ر ...

شوهر من پدر بودنم بلد نیست چون الگو درست نداشته 

بلده نمیکنه

خوب و خوشگل مثل پسرا17 ساله لاس میزنه میگم بابا قدر سنت مخ بزن لااقل

من جز کتک و تحقیر و توهین و تهمت ا. دست و زبون شوهرم چیزی ندیدم بخدا ببخشید موقع رابطه هم میخاد دوتا دستشو بکنه ...

من که نمیگذرم خدا هم نگذره چون حس زندگی ررو ازم گرفت 

یکماهه از خونه بیرون نرفتم

اینم ایده خوبیه

عزیزم اگه هر چیزی رو از دید منفیش ببینی بیشتر نا امید و افسرده میشی از بودن بچه ات استفاده کن و زندگیتو بساز

سعی کردم که بمانی و بریدی به درک/کارمان را به غم و رنج کشیدی به درک/به جهنم که از این خانه فراری شده ای/عاشقت بودم و هرگز نشنیدی به درک/میوه کال غزل بودمو از بخت بدم/تو مرا هرگز از آن شاخه نچیدی به درک/فرق خرمهره و گوهر تو نفهمیدی چیست/جنس پا خورده بازار خریدی به درک/عاقبت سنگ بزرگی به سرت خواهد خورد/میکشی از ته دل آه بزرگی به درک

نمی‌کنه ،اوایل ازدواج خیلی غصه می خوردم ،حتی به طلاق فکر می‌کردم ،یه مدت خودم بیشتر بغلش می کردم شاید یاد می بگیره ،الان دیگه عادت کردم برام مهم نیست ،به قول یکی از کاربرا موقع رابطه فقط

این دست تهی لبریز دعاست... الحمدالله کما هو اهله
اره دیشب نزدیکش نشسته بودم کم کم داشت میرفت اونورتر.. اره شاید دوسم نداره بهش امروز گفتم دوسم داره ا ...

ببین اگر بچه نداری جداشو 

مردی ک به زن محبت کردنو بلد نیست لیاقت نداره از جون و جوونیم برای مایه بزاری بخدا واسه من هیچی نداشت خودم سر و سامانی دادم با 50 هزار تومان 14 سال پیس رفتم آرایشگاه گفتم میرم عروسی آرایشگر فهمید عروسم و پول ندارم برام سنگ تموم گذاشت الان 2تا خونه ماشین داره زمین میخره میگه بیا بهت ی ملک و ماشین بدم برو این ته چیزی ه ک گیرم میاد

بچم و خودم خل شدیم

تقریبا هشت ساله اینجوریه.. خودم گاهی میرم بغلش.. دوست دارم خودش شوق داشته باشه

والا منکه پسری که شوق داشته باشه تا همیشه رو تو زندگیم ندیدم 

به نظرم فقط اون اولا اینطورن 

خوش به حال اونایی که دیدن پسری که همیشه اینطوره

من کلی شیطنت و مسخره بازی سرش درمیارم کلا خوش خنده ام اکثرا ولی بعد ۱۰ سال بغلی و شوقی ندیدم.

اینی که میگی شاید فقط موقع دوستی و اها تا قبل عقد برا من بوده ولی بعدش دیگه نه......

والا منکه پسری که شوق داشته باشه تا همیشه رو تو زندگیم ندیدم به نظرم فقط اون اولا اینطورن خوش به حال ...

خدا ازشون نگذره من جوری بی حس شدم که نگو

میگن اگر زن تمکین نکنه ...

نمیگن مردی که رابطه نگیره یا موقع رابطه زور بگه بزنه غیرمتعارف بخاد چی 

بخدا من ک سمتم میاد تپش قلب میگیرم میگم خدایا اینبار کدوم فانتزیام میخاد سرم پیاده کنه

به حق چیزای نشنیده توی زندگی که بچه میاد مگه میشه هنوز آدما برای ابراز احساسات غرور داشته باشن ؟ که ...

به بچم محبت لمسی میکنه ولی من نه.. پدرش هم نسبت به مادرش اینجوریه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792