اینم بگم ک با زور بوده همه کاراش من تو شهرغریب بودم. گوشی موبایلمم گرفته بود .
برگ برنده م همین فالو کردن شوهرم و جاریم هست .
آخه خیلی زیااااد تو خونوادش تذکر دادن ک اینا باهم رابطه نداشته باشن . اون حتی ب من آیدی اینستاشو نداد اما ب اون داده ..
میدونی چی میگم فقط کافیه بگم همینو ک منی ک زنشم نداشتم ولی این بی غیرت با همه اون فشارهایی ک تو زندگی تحمل کردیم دوباره جاریمو فالو کرده. من چیز بدی از جاریم یا اون ندیدم اما
زندکی مشترکی ک با اولتیماتوم شروع بشه خیلی بیشعوری میخواد ک دوباره ی کار اشتباه رو مخفیانه انجام بده . شاید باورت نشه من هنوزم بهش اعتماد دارم میدونم پاشو کج نذاشته و فقط ی فالو ساده س
اما اینکه من الویت نیستن و تا آخر عمرم باید با خونواده برادرش و جاریم هم کاسه باشم هرجا بخوایم بریم هدررفت و اندی کنیم فقط فقط اونا باید باشن ..
اینا واسم مشکل ه درده.
وقتی شوهرم برمیداره میگ حق ندارم برم خونه خواهرم
یا یبار انگ رابطه با برادر خودمو زد .
فالو کردن شوهرم و جاریم ینی برگ برنده گ آبروشون میبره
چون جاری کوچیکم قبلا گفت شوهرم با جاریم رابطه داره هرچند میدونم خونواده داغونی آن برا تلافی این حرفو گفته ولی مثل بمب ترکید .خصوصا وقتی پسر همین جاریم برداشت گفت عمو یعنی شوهرم زنعمو ینی جاریم بغل کرد ....اره عزیز فالو کردن اینستا اونم پنهونی دور از چشم زنت ک حتی آیدی نداد بهم گفت مردا فالو دارن نمیخوام داشته باشی . ی برگ برنده س
برا راحتی وجدانم اینکه حق طلاق دارم ولی بارها با رفتارش بهم ثابت کرده ک ب درد زندگیم نمیخوره.
خوبی هایی هم داره مثلا مناسبتها هیچوقت فراموشش نمیشه همیشه گل و شیرینی و هدیه میخره .ید هرچند وقت یبار میریم بیرون رستوران. یل چن مورد دیگ ...
اما اینکه من الویت نیستم عذابم میده میخوام پرتش کنم بیرون از زندگیم