هی میگه خدا ازت راضی نباشه من راضی نیستم ،گاهی اوقات میگه برم گناه کنم گردن توهست.تو اینستا کلی فیلم وعکس میبینه میاد سر من بدبخت توقع داره.منی که نه غذای حسابی دارم ،نه روحیه دارم نه امیدی.از شش صبح بیدارم تا ۱۲شب با وجود تموم گرفتاریام .منی که تو نت دارم دنبال روش خودکشی بدون درد میگردم و فقط بخاطر مادرم و بچم زندم
عزیزم افسردگیت رو درمان کن
اول باید از خودت شروع کنی
یچیزی بگم....
بنظرم خستگی یا پسر شیطون داشتن یا .... هیچکدوم دلیل نزدیک نشدنت ب همسرت نیست...
اخلاق تند و خودخواهانه اونو ک با عث شده ازش دور بشی.
فاصله بگیری و کنارش لذت نبری...یا اینکه همش ازش فرار کنی
همین حرفها و بحثها و خودخواهی ها و تحقیر کردنها و متلک گفتنها...رو هم تلنبار میشه تو دل ادم.انگاری ک دیگه هیچ کششی نداری بری سمتش...
خودت باهاش اروم اروم حرف بزن.از خودت خواسته هات و اینکه با این تحقیر کردنهاش چقدر ازش دور میشی بگو ک مقصر اصلی اخلاقشه نه خستگی نه بچه یا....
باور میکنی اونقد سردم و ازش بدم میاد دوس دارم بره صیغه کنه و فقط دور من نیاد؟؟تا این حدم،آرزومه بره خیانت بکنه فقط یه اتاق واسه منو بچم کافیه با همین خوراک مختصر.
کااااااش شوهرم خیانت بکنه تا من راحت باشم
فکر کرده هروقت خودت نیاز داری میری سراغش و نیاز اون برات مهم نیست
امروز ی غذای خوب بپز یکم ب خودت برس ب زندگی و شوهرت برس عزیژم اون الان ازت ناراحته نمیتونم دروغ بگم اگه من جاش بودم ناراحت میشدم
