خانم ها بیایید بگید با جاری حسود چه رفتاری داشته باشیم هشت ساله ازدواج کردم هر چی برای خونه یا خودم میخرم اونم میره میخره اگه طلا بندازم یکسره چشمش به طلای کنه طوری که اگه دستم رو تکون بدم نگاهش با دستم می چرخه
اینم بگم هم سن مامان کنه جاری اول هست و من جاری کوچیکه هستم که با پدر شوهر و مادر شوهرم کنار هم زندگی میکنیم و خدارو شکر با هم خوبیم ولی جاریم خیلی علاقه به معاشرت با من نداره منم شهر غریبم دوست دارم باهاش رفت و آمد داشته باشم اصلا هم سواد نداره بی سواد کامله جوری شده که از ترس این که ناراحت نشه جرئت نمیکنم کسی رو شام دعوت کنم