من یه بچه ۶ ساله شیطون دارم هر وقت میریم بیرون هی به باباش میگه بریم خونه مامان بزرگ اونم با خودمون ببریم بیرون میریم اونم میاریم وقتی برمیگردیم پسرم گریه میکنه میگه باید مامان بزرگو ببریم خونه مادر شوهرمم از خدا خواسته میاد با ما شب اینجا میخوابه فرداشم تا شب خونه ماس و شبم شوهرم میره پدر شوهرمم میاره و این ماجرا تو هفته چند بار اتفاق میفته من واقعا دیگه کلافه شدم نمیدونم باید چه واکنشی داشته باشم
بچتو ادب کن کمتر حرص بخور
خب مقصر بچته اونکه از خداشه یکم بچهو ب نصیحت بگیر از خر شیطون بیاد پایین
نباید بگی از دست مادرشوهرم تو از دست بچه ات باید بنالی
منم بچه بودم میرفتیم خونه عمه ام گیر میدادم من اونجا بمونم یا اونا بیان ! اصلا به فکرم نمیرسید کارم درسته یا غلط
منم سرکار میرم مجبور میشم تموم روز رو بشورم و غذا حاضر کنم از اون ورم به کارخودم نمیرسم میشه کمک کنین خواهرانه
خب تقصیر بچه تونه دیگه، اونو باید شیرفهم کنید
اگه تومسائل وزندگیتون دخالتی نمیکنن چ ایرادی داره دورهم خوش باشید خونه غریبه نیستن خونه پسرشونه
وقتی رفتن پسرت یه فصل کتک بزن
اونجا ب بچت میرسن؟
چر میره کم کم کمش کن
بچم بیش فعاله و همه خانواده میدونن
نه بدم نمیاد آخه وقتی میان پسرم قابل کنترل نیس تموم وسایلاشو میچینه تو خونه منم باید هی جم کنم مرتب کنم از اون ورم کار دارم من ناخن کارم مشتری زنگ میزنه مجبورم بگم نمیام
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز