2777
2789
عنوان

دامادمون گفت مهریه نمیدم

| مشاهده متن کامل بحث + 38252 بازدید | 521 پست
بابام گفت اگر این جمع نبودن یک ترکیه بهت نشون میدادم دامادمون فرار کرو

اوه جلوی بابات گفته،چقد دامادتون پرو بوده،حد شوخی روهم ازحد گذرونده،جلوی بابای طرف بیاد بگه دخترتون رو میکشم،

ولی این از مغروری دامادتون هست،فک کرده میخاد ابجیتو ببره ترکیه چقد کار شاخی داره میکنه، اون اگه عقلو سیاست داشت جلو جمع  اون همه شاهد  نمیومد همچین اعترافی کنه، نمیومد تهدید ب قتل کنه، پس بدونید از بی عقلی و سادگیشه، میخاسته تو جمع ی چیزی بپرونه خودشو بزرگ جلوه بده،ولی نمیدونه ب خودش ریده ...

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

آره جانم ! مهریه بیخ ریششه ! طرفو اومدن سر خاکسپاری زنش دستبند زدن بردن بخاطر اجرای مهریه از طرف ورا ...

میخندی؟؟

چهارتا خط هم راجع ب تغذیه مطالعه داشتم کمکی بربیاد دریغ نمیکنم.
چه جالب عزیزمم ممنونم از عطاریا باید بخرم؟

داداشم خریده فکرکنم ازعطاری خریده بازمیپرسم میگم

من میخواستم وایسی روپای خودت نه روی نیزه دستاموشبیه گهواره میگیرم سوی نیزه تلاش کردم حسین ازت بشنوه بابایی عصای دست نیزه دارایی بی توازاین زمونه سیرم گل نازم بگوکی ازشاخه توروچیده سرت هنوزم بوی شیرمیده الهی من برات بمیرم  

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792