میگه باید مامان باباشم همراهمون باشن
وقتی اونا بیان چون وسایلامونم زیاده یذره جا بیشتر نمیمونه برا منو مادر شوهرم
من اصلا دوست ندارم همچین سفری رو
نه میتونم حرف بزنم نه میتونم آهنگ بخونم نه میتونیم یکم شادی کنیم
باید مثل مجسمه بشینیم تا برسیم
امشب بهش گفتم میگه وقتی بابک باشه رانندگی نصف میشه سخته یکنفره رانندگی کردن
حق با کدوممونه؟