2777
2789
عنوان

بهم خردن بله برون

| مشاهده متن کامل بحث + 1219 بازدید | 102 پست
یادمه اون زمانی هم که مادرش با پدر من در مورد خرید و عقد صحبت میکردنمادرش به پسرش نمیگف چی گفتن یا ا ...

ببین خب وقتی این چیزا رو میگی به نظرم اصلا به صلاحت نبوده خود پسره اصلا مناسب نبوده اگه واقعا انقد میخواستت میومد جلو ناراحت نباش باور کن یه در خیلی بزرگ روت باز میشه

تو از کی عاشقی این پرسش آیینه بود از من خودش از گریه ام فهمید مدت هاست مدت هاست🥀🍃التماس دعا برای دلهای بی قرار🤍

وقتی زنگش زدم؟نه دوستم ترسید قطع کرد بعد اونم زنگ زد گفت ببخشید دستم خورد اشتباه شدبرای منم دقیقا ه ...

عه تو دقیقا مثل منی

منم یمدتی یکی پسره باهام تیک و تاک میزد تو اینستا و آشنا شده بودیم

ندیده بودمش

گفت قصد ازدواج داره و منم یه اشتباه بزرگی کردم

قبول کردم آشنا بشیم

یجورایی فکر میکردم خدا برام فرستاده ولی اشتباه بود کارم

شماره خونه ازم گرفت اومد خواستگاری

که زمین تا آسمون با ملاکام فرق داشت

تو تاپیکام هست


یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

خوششون نیومده واسه چک و چونه فامیلتون برای همین همه چیو بهم زدن

من بهش گفتم تو طرف حسابت منم و خانوادم

اونم عمش تو مراسم خواستگاری دخالت کرد

خودش بهم گفت عمه من برام تصمیم نمیگیره ک تو ناراحت شوی

ربطی نداشت

برای ما فامیل دعوت نبودنمامانش یهو چادر و درآورد با یه انگشتر چادر و با نایلون فریزر آورده بود!فکرشو ...

چقدر سبک

ببخشید مگه سر راهی بودی

من گذاشته بودن تو سینی و تزئین گل بود

ولی هماهنگ نکرده بودن ما تدارک بیبینیم

خودسرانه چادر پلاستیکی زشت ک باب سلیقه من نبود خریده بودن

ببین خب وقتی این چیزا رو میگی به نظرم اصلا به صلاحت نبوده خود پسره اصلا مناسب نبوده اگه واقعا انقد م ...

ان شاءالله 

امیدوارم همچنین بخت و اقبال خوب برای شما🩷

من دفعه اولم بود که با پسر در ارتباط بودم و خانواده در جریان بودن مراحل آشنایی بود کلاس قبل ازدواج

دیگه کلا دل بسته بودم که داره میشه 

خودش داره پیش میره...همه چیزا اوکی بود اون شب نمیدونم سر چی اینقدر همچی عوض شد

تمام این حرفا رو خواستم امروز اینجا به اشتراک بذارم تا درد دل کنم

برام روزای سختی بود کنار اومدم باهاش با هرکی درد دل میکنم و میبینم که میگه خداروشکر که بهم خرده

واقعا تایید میکنم


ان شاءالله امیدوارم همچنین بخت و اقبال خوب برای شما🩷من دفعه اولم بود که با پسر در ارتباط بودم و خان ...

ما که مصلحت خدا رو خبر نداریم

منم به کسی که خیلی دوسش داشتم نرسیدم 

ولی دیگه پذیرفتم که تموم شده 

انقد اتفاقای بدتر برام افتاد که به این درک رسیدم که خدایا باشه هر چی تو بگی هر چی تو بخوای همونه ایمان بیار 

تو از کی عاشقی این پرسش آیینه بود از من خودش از گریه ام فهمید مدت هاست مدت هاست🥀🍃التماس دعا برای دلهای بی قرار🤍

دقیقا عین همین اتفاق برای خواهر منم افتاد.حالشم مثل شما بود تا مدتها

اما بعدش با یه پسر خوب ازدواج کرد الآنم دوتا بچه داره

بنظرم باید از دست اون آقا ناراحت باشی که نتونست خانوادشو راضی کنه و پای حرفش وایسه

شروع رژیم2۵ مهر  با وزن 79کیلو، وزن هدف اول:۷۰  🖤 وزن هدف دوم: ۶۷  🖤  وزن هدف سوم:۶۵ 🖤 وزن هدف آخر:۶۳🖤

ما که مصلحت خدا رو خبر نداریممنم به کسی که خیلی دوسش داشتم نرسیدم ولی دیگه پذیرفتم که تموم شده انقد ...

بله اینکه درسته

خدا همیشه ما رو سوپرایز میکنه یجا وسط گرفتاری

یذره اولش هنگ بودم،خودمو تخلیه نکرده بودم که براش گریه کنم و ...

فقط وقتی گفتن تموم شده دسته گل و وسایلی ک برام فرستاده بود رو از جلوی چشام دور کردم

همش ب خودم میگفتم بیبین هیچی نشده اتفاقی نیافتاده 

اینطور وانمود میکردم

یمدت بعد دلم برای خودم میسوخت که چه روزایی رو تجربه کردم چقدر رفت و آمد 

من اون شبی که پسره رو بار اول دیدم کشته مردش نبودم...اتفاقا عصبانی شده بودم دستش...هول کرده بود وسط اتاق نشسته بود و حرف نمیزد

فکر میکردم ب زور اوردنش

اول خودم شروع کردم معرفی کردن...بعد یخش آب شد..متوجه شدم هول کرده

ولی جلسات دوم به بعد اینقدر باهام حرف می‌زد و ابراز علاقه می‌کرد

نمیدونم چطور شد

بله اینکه درستهخدا همیشه ما رو سوپرایز میکنه یجا وسط گرفتارییذره اولش هنگ بودم،خودمو تخلیه نکرده بود ...

چی بگم خیلی سخته ولی زمان روفوگر خوبیه صبر داشته باش 

تو از کی عاشقی این پرسش آیینه بود از من خودش از گریه ام فهمید مدت هاست مدت هاست🥀🍃التماس دعا برای دلهای بی قرار🤍

دقیقا عین همین اتفاق برای خواهر منم افتاد.حالشم مثل شما بود تا مدتهااما بعدش با یه پسر خوب ازدواج کر ...

الهی خوشبخت باشه

منم با این تفاسیری که امروز شنیدم 

سطح انتظارم از پسره رفت بالا


الهی بگردمت 

منم ۳ هفته پیش ی رابطه رو تموم کردم در واقع پسره بخاطر حرفای مشاور گفت تموم کنیم 

قرار بود بعد عید عقد کنیم 

۲ ماه در ارتباط بودیم تازه پدرمو از دست دادم شده بود مونس و همدمم خیلی وابسته اش شده بودم 

خیلی خیلی دارم اذیت میشم طوری ک فکر خودکشی تو سرمه 

همش آنلاین بودنشو چک میکنم 

 

برای شادی روح پدرم و برادرم صلوات و فاتحه بفرستین بهم بگین منم برای امواتتون بخونم
الهی بگردمت منم ۳ هفته پیش ی رابطه رو تموم کردم در واقع پسره بخاطر حرفای مشاور گفت تموم کنیم قرار بو ...

خدا رحمتشون کنه

چیزی که من یادگرفتم تو این رابطه ها تا زیر سند ازدواج رو امضا نکردم دل نبندم

من بشدت احساسی هستم،مخصوصا تجربه اول که خیالم راحت بود که پسره تایید شدست

منم مشاوره رفتم..پسره با من هم نظر بود که وقتی ما دو تا آدم نتونیم همو بشناسیم

چطور نفر سوم میتونه کمکمون کنه

اگه ما واقعا هدفمون ازدواج باشه و قول بدیم روراست باشیم 

اخلاق هم بیشتر آشنا میشیم

البته ک من محدود بودم که باهاش برم بیرون

بیشتر چت میکردیم 

وابسطه شده بودم خراب

بطوری ک چند شب بعدهم خردنش مدام اینستامو چک میکردم ک بیبینم پیام میده یا نه

خوب میشه هنوز هفته های اولشی داغی...کم کم سرد میشی

ولی یچیز همیشه باهاته 

قلبت که این آدم توش جا پیدا کرده

 حرفایی که کاربرا ب من زدن همش به نفع من بود یجورایی...بیبین اون پسره اگه واقعا از صمیم قلب میخواست وارد رابطه بشه همه جوره پات وایستاد 

بخاطر حرف مشاور کشیده کنار...

خدا رحمتشون کنهچیزی که من یادگرفتم تو این رابطه ها تا زیر سند ازدواج رو امضا نکردم دل نبندممن بشدت ا ...

ممنونم خدا اموات شماروهم بیامرزه

اتفاقا ما برعکس زیاد بیرون رفتیم ده بار بیرون رفتیم تو این ۲ ماه 

همش چت و تماس داشتیم 

منم همش آنلاین میشم میگم الانه ک پیام داده باشه ولی دریغ...

حتی بعد چند روز بهش پیامم دادم ولی سعی داشت قانعم کنه ک بیخیال بشم منم آرزوی موفقیت کردم و تمام 

باورت میشه هنوزم تو ذهنم باهاش حرف میزنم میخندم عین دیوونه ها شدم 

کاش حداقل این اتفاق قبل فوت پدرم میفتاد هندل کردنش راحت‌تر بود برام 

منم اادم احساسی هستم برعکس اون(طبق حرفای مشاور)

خدا ب هردومون صبر بده خیلی سخته گذروندن این دوران

برای شادی روح پدرم و برادرم صلوات و فاتحه بفرستین بهم بگین منم برای امواتتون بخونم
ممنونم خدا اموات شماروهم بیامرزهاتفاقا ما برعکس زیاد بیرون رفتیم ده بار بیرون رفتیم تو این ۲ ماه همش ...

سلامت باشی🩷

من مثلا پسره میومد با خانوادش خونمون هر دفعه دست پر میومد،مهربون ،...جذبش شده بودم

نقطه ضعفمو پیدا کرده بود😂شکلات میورد

به چشم تجربه نگاه کن...بهترش میاد امیدوار باش بله که باورم میشه

من و پسره عاشق آسمون و ماه بودیم

من به  آسترولوژی خیلی علاقه دارم

من تیر ماهی هستم و بهم میگف ماه....ماه من🥲😂

خندم میگره تعریف کنم ولی خب احساساتی بودم


اونم ژوپیتر بود

من همش نگام ب آسمونه ستاره هارو دید میزنم

و این مدت ژوپیتر همش تو چش منه

نگاه آسمون میکنم و با ژوپیتر درد دل میکنم 

که چی بر من گذشت

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792