بهم خردن بله برون

من تالار هم رزرو کرده بودم

نزدیک ماه رمضون بود مراسم ما و بعدش عید نوروز

همچی ک بهم خرد

عید نوروز ک میرفتم عید دیدنی 

می‌فهمیدم مردم یجوری نگام میکنن ک عه...چی شد...چرا بهم خرد....

خیلی فشار سنگینی رو تحمل میکردم که نترسم از گریه

رفته بودم مانتو سفید و شال روشن خریده بودم که حالا عید ،عروس تازه هستم لباسام مناسب باشه😂اینم مونده بود رو دستم

همچنین عزیزم

بله منم میگم

چطور میشه که آدما سر راه هم قرار میگیرن ،همچی خوب پیش میره ولی یهو همچی بهم میخوره

از پسش بر میای

اینا گوشه ای از زندگیه ،اصلا ناراحت نباش

ان شاءالله بخت بهتر نصیبت بشه

یوقتایی که تنگ میای به این فکر کن که اگه پسره ،عاشق پیشه بود و مرد زندگی تو بود به یکی حرف پا پس نمیکشید

لیاقت نداشته

واقعا کارشون در شان عروس نیست

من خیلی ناراحت شدم که چرا برای چادر بهم حق انتخاب نداده بودن ما رسم مون هست یروز با خانواده عروس و عروس میریم خرید

 اونجا خود عروس چادر عقد رو انتخاب میکنه

ولی خودسرانه رفته بودن چادر گرفته بودن

بازم متبرک بوده چادر

هی خواهر الان که دارم فکرش میکنم من حق انتخاب حلقه ازدواج هم نداشتم

از قبل یکی نیت عروس شون خریده بودن گذاشته بودن کنار

اینا رو بعد مراسم بهم گفتن

ولی بازم کوتاه اومدم🥲در نهایت خودشون زیر بار نرفتن

کلی وقت من و خانوادمو گرفتن

ما هزینه تالار داده بودیم و کنسلی زدیم کلی ضرر کردیم

خودم هم یمدت حالم خوب نبود همه میپرسیدن چی شد

برام حرف در ارده بودن

خداروشکر که زمان میگذره

حرفاشون رو به کتف ت بگیر

اینقدر حرف پشت سر من زدن

من فقط از خدا میخوام یکی برام بیاره که موی گندیده اون پسره و خانوادش  به این پسره نیارزه

منم چون از پسره خوشم اومده بود مامانم مخالفت می‌کرد که سطح زندگی مون بهم نمیخوره فردا بدبخت میشی بکش کنار

در نهایت مامانم راضی شد

ان شاءالله بخت بهتره

نه ما پیریم و نه خدا بخیل 

ان شاءالله 

همچنین شما عزیزم🩷مسلما لیاقت تو بیشتر از اون پسره بوده

بسپرش به زمان خدا به وقتش بهترین شو  میفرسته برات🌹

منم غرورم شکست،جلو این همه آدم بازیچه شده بودم،پسره هم بی لیاقت دیگه سراغ مو نگرفت

متوجه هستم،منم دوست دارم ازدواج کنم 

ان شاءالله بهترینش نصیبت بشه🩷🩷🩷