2777
2789

قبل از اینکه ازدواج کنم با یه پسر اکی بودیم تو دانشگاه، هردو دانشجوی ارشد بودیم البته نه خیلی جدی و صمیمی که مثلا دایم هم رو ببینیم و اینا، ولی تو درسها به هم کمک میکردیم مثلا‌اون زبانش خوب بود مقالات منو ترجمه میکرد و هرچی که بود خیلی خیلی به هم کمک میکردیم و هرجا گیر میفتادم اولین نفری که کمکم میومد اون بود‌

بعد از مدتی منو ول کرد و از ایران رفت 

منم رفتم ازدواج کردم 

یکماه بود عقد کرده بودم که یهو متوجه شدم یکی از اعضای خانوادم مریض شده، باید عمل می‌کرد و دکتری میگفتن خیلی ریسکش بالاست و شاید نمونه و باید از لحاظ عصاب تو آرومترین حالت ممکنش باشه 

شوهرم از زمانی که متوجه شد یکی از اعضای خانوادم دچار سرطان شده دیگه اصلا جواب منو نمی‌داد و من نمی‌فهمیدم چشه چرا نیست فکر میکردم اتفاقی واسش افتاده.

یه شب خواستم برم خونشون ببینم چشه‌باباش زنگ زد گفت برگرد اینجا نیا پسرمو ولش کن بهش یک ماه زنگ نزن اصلا.

خلاصه با حال داغون و خراب برگشتم خونه پیام دادم دیگه داری شورشو در میاری چرا جواب نمیدی گفت الان دیر نشده برو دنبال زندگیت گفتم یعنی چی واسه ما این چیزا اینقدر راحت نیست که الکی طلاق بگیریم گفت حالا که اینجوری گفتی دیگه پشت گوشتو ببینی منو میبینی چون خواهر و برادرش طلاق گرفته بودن فکر کرد دارم تیکه میندازم، بعدم گوشیشو روم خاموش کرد و باز تا دو هفته جواب نداد کلا، باباش هم تو این فاصله اومد قبالمونو با کپی هاش که می‌خواستیم ببریم بانک ازم گرفت و برد. دلم مثل سیر و سرکه می‌جوشید.

اونشب به شدت حالم بد بود، تو سرمای زیر صفر تو حیاط نشسته بودم حتی اشک چشمام نمیومد‌  پیام دادم به عشق سابقم در حد ده تا دونه پیام، ازش پرسیدم چرا مردان یهویی جواب آدمو نمیدن اونم چندتا دلیل آورد و خدافظی کردیم، یادم رفت چتمو پاک کنم 

خلاصه یه شب شوهرم سر زده اومد قبلش باهام دعوا کرد که خانوادت خیلی بیشعورن و مامانت غلط کرده تورو بدون اجازه من برده بیمارستان و من شاید دلم میخواد یه ماه قهر کنم‌ تو‌حق نداری بدون اجازه کاری کنی و بعدم گوشیمو گرفت و این چتو دید و همه جا آبرومو برد که این دختر خیانتکاره، این ظاهر و باطنش فرق داره، دیگه بعد اون هرچی پسر تو اینستا و گروه‌دانشگاه‌ میدید می‌گفت تو باهاش دوستی و تو جلسات مشاوره میگفت این با ده‌پونزده تا پسر دوسته و دیگه واسه همیشه رفت و طلاق گرفتیم، مامانش هم به زنداداشم گفته بود می‌ترسیم این دختر هم سرطان بگیره چون تو خانوادش هست و می‌ترسیم مریض باشه و این حرفا.

ای کاش دستم می‌شکست اون شب به عشق سابقم حرف نمیزدم،‌خیلی خیلی حالم بد بود، دنبال یه تسکین بودم، از یه طرف مریضی خانوادم از یه طرف شوهرم نبود کنارم.

من یه احمق و آشغال و ساده و دیوونه و خائنم‌

هرچی دوست دارید بهم بگید

واسه سلامتی یکی از اعضای خانوادم دعا کنید ممنون🌱🩵

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

آروم باش 

شرایطتت خیلی بد بوده

درسته کارت اشتباه بوده...ولی توی حال روحی بدی بودی 

بنظرم برو روانشناس تراپی شو حتی شده یه مدت دارو بخور ولی حتما خودتو درمان کن چون ترومای طلاقت هنوز تو جونته‌ اینجور باشه دیوونه میشی عزیزم به خودت برس وگرنه هیچکسی کمکت نمیکنه

اسفند۹۹ روز دوشنبه ساعت ده صبح هیچوقت یادم نمیره، دیگه اون آدم سابق نشدم💔 آرزوهام پودر شد، خدایا میبینی؟ من خیلی وقته مردم فقط جسمم اینجاست💔 ثانیه به ثانیه که میگذره قلبم بیشتر مچاله میشه💔مادرم اشک هامو که میبینه دلش می‌شکنه💔از بابام متنفرم که باعث  این حال  بدم شد💔 از خدا پرسیدن بدترین عذاب واسه یه انسان مظلوم چیه؟ گفت بال هاش شکسته بشه💔 امام حسین آخرین امیدم به توعه یادته چهل شب برات نماز شب خوندم به حرمت همونا نجاتم بده💔روزگار بدی رو میگذرونم برام دعاکنید شاید نفس یکی از شما حق باشه💔الان حاضرم همه چیزمو بدم فقط خوب بشم💔افسردگی لعنت بهت💔تا ابد حسرت دندونپزشکی شهید بهشتی موند رو دلم💔خدایا تروخدا😭😭😭باید از سمت خدا معجزه نازل بشود تا دلم باز دلم باز دلم، دل بشود⁦❤️⁩                                                «چه بسیار تقدیرها که به تدبیرها میخندند»من این جمله رو زندگیش کردم💔                                         من خیلی وقته مردم فقط جسمم اینجاس🙃💔            ما همیشه از کسایی که دوسشون داریم ضربه میخوریم💔 شدم مثل دختر بچه ای که تنهایی با عروسکاش بازی می‌کنه💔  گاهی وقتا از تنهایی و شدت غم شده شش ماه اصلا از خونه بیرون نرفتم پس با من از تنهایی و غم حرف نزن💔 میگن دردی که تورو نکشه قوی ترت می‌کنه ولی من میگم می‌کشه ولی جوری که هر ثانیه می‌میری💔 خدایا من از درگاهت با دل شکسته چشم گریون و قلب پراز درد نا امید و دست خالی برگشتم💔
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز