ما تو اتاق ۶ نفریم و خوب هم با هم کنار اومده بودیم تا اینکه بچهها گفتن نفری ۱۰۰ بذاریم میشه پونصد شیشصد بریم مرغ و مواد غذایی و اینا بگیریم که دنگ دونفرشونو من دادم تا بعدا حساب کنیم
حالا دختره نه تنها نمیخواست دنگ بده و اصلا بدون اینکه بپرسه چی خریدین و چیکار کردین کنار ما ازش خورده برمیداره بهم میگه می کی دیدیم و خوردیم که دنگ بدیم
بعدش هم که براش توضیح دادم و ابراز دلخوری کردم بعد هم عصبی بودم گفتم هرجور شده تا شنبه بزن لازم دارم
حالااااا تو جواب پیامم چی گفته؟ میگه شوخی کردم بدبخت نخورده و سلیطه برات میزنم اینقدر پرروعه ( تو دو سه تا تاپیک آخرم همه ماجرا با اسکرین شاتش هست)
اصلا دلم نمیخواد دیگه باهاش تو یه اتاق باشم چشم تو چشم شم
ولی از طرفی هم تو شهر غریب هیچ دوستی ندارم و یه جورایی تنها دوستام بقیه بچههای اتاقن اگه اتاقو عوض کنم میدونم دلخور میشن بعد هم اگه برم احتمالا آدم بده من بشن اصلا شاید منو مقصر جلوه بدن
موندم چیکار کنم
نظر شما چیه؟