من ۱۹ سالمه سه ماهه تو عقدم دانشجو هستم رشته ام نقاشیه من همون اول که شوهرم اومد خواستگاری بهش گفتم من دارم درس میخونم گفت مشکلی نداره
الان من برای پس فردا باید بیست تا کار تحویل بدم به استادم شوهرم زنگ زده میگه بیا بریم بیرون میگم کار دارم نمیتونم بیام سرم شلوغه
و واقعا هم همینطوره کارای بقیه کلاس ها هم هست
بعد مامانم میگه پسره ک..صخله ناز تو رو میکشه باید بره
یکی رو واسه خودش پیدا کنه با اون بره بیرون ....
خب اگه قرار به این چیزا بود خیلی دختر داریم ببخشید از روی گ..شادی درس نمیخونن از خداشونه تو سن کم شوهر کنن نرن دانشگاه یا مدرسه
میرفت خواستگاری همچین دخترایی یا همون اول که اومد خواستگاری میگفت نمیخوام درس بخونی منم دکمه اش رو میزدم حالا که موافقت کرده باید درک کنه
یه هفته بین ترم قبلی تا جدید فاصله اس تایم استراحت دادن بهمون اون یه هفته هر کاری خواست با من بکنه
۲۶ سالش هم هست میتونست بره یکی که دو سه سال از خودش بزرگتره بگیره نه یکی زیر بیست سال