دوستان یه پیش زمینه باید توضیح بدم قبل اینکه اسکرین بزارم
من از وقتی ازدواج کردم
با خانواده شوهرم خیلییی صمیمی شدم
و فکر میکردم میخوام کمکم کنن
هر اتفاقی تو رابطه ام میوفتاد به مادرش میگفت ک راهنماییم کنه
اینطور شده بود
ک مادرش بد منو به شوهرم میگفت
و بد شوهرم رو به من میگفت
مثلا شب دیر میومد خونه شوهرم بهم میگفت
و همین چقلی کردناش باعث شد اول عقد
ما تو دعوا و قهر و در نهایت بی حرمتی برسیم
منم دیگ الان یه ساله مثل مهمون میرم میام
و هیچی هم بهشون گزارش نمیدم
شوهرمم دوبار چقلی کرد با مادرش ک بد منو بگه
و مامانش گوش دست گرفت به من غر میزد
منم خیلی رک گفتم خیلی زشته ک بابت مسائل شخصی بین زن و شوهر بزرگ تر ها بخوان مداخاله کنن
همون شد ک دیگ زنم نزد ک چقلی کنه
هی خودشو یه مدته گرفته