من یه مدت متوجه شدم که با ی پسره چت میکنه باهاش صحبت کردم که ارتباطش رو قطع کنه و الان بچه اس بتمرگه درسش رو بخونه بهم گفت باشه و من دیدم پاک کرد پیاما رو بعد یه چند هفته ای هست دوباره فهمیدم خانم اصلا گوش نداده و این سری یواشکی بدون اینکه به من بگه در ارتباط بوده خودم داشتم فکر میکردم چه جوری بگم گوش کنه چون مامان بابام بفهمن کارش تمومه
اواخر هم خودم درگیر بودم اصلا اونو فراموش کردم
حالا مامانم همین چند دقیقه پیش اتفاقی گوشیش رو برداشته همه پیاماش رو دیده اومده بالا سر من که این کیه منم گفتم حالا من خوابم میاد بزار صبح نشونم بده نمی‌دونستم اصلا اون لحظه چی بگم اونم با عصبانیت رفت حالا نمی‌دونم فردا اصلا چی بگم چی چی مونده اصلا چی گفتن فقط خدا به دادش برسه فعلا که خوابه
