مادر منم فقط عاشق پسره.
خیلی تبعیض شدیدی بین پسر و دختر گذاشته
زورش اومد به من جهاز بده. ولی برای برادرم ماشین و خونه و مغازه خریدن. هر چی میخواست براش میخرید. موبایل اپل و کامپیوتر و همه چی
برادرم عروسی مفصل داشت.
ولی من جشن نداشتم. جهاز دست دوم از سمساری و خونه های مردم برام گرفت.
مادرم میگه دختر شوهر کنه میشه دختر مردم.
خیلی دلم را شکسته.
بچه زاییدم تنها بودم. مادرم محل نداد.
برادرم که عروسی کرد. مادرم هر روز براشون نهار میبرد. تا یکسال.. بعدش هم برادرم و زنش همیشه هر وقت دلشون خواست شام خونه مادرم بودند.
مادرم مریض باشه. اصلا نمیخوام برم بهش توجه کنم. ازش بدم میاد.
چون مادرم میگه بچه فقط پسر خوبه.
من دختر دارم. مادرم اصلا دوست نداره دخترم بره خونش.
یه پسره را آورده خونشون میگه این پسرمه.