نه. مادرشوهرم چهار تا پسر داره. دختر نداره.
میگه من دوست دارم غذا درست کنم فقط بچه های خودم بخورن. میگه من دختر ندارم. عروس ها را هم دوست ندارم.
یه جاری داشتم اسمش راحله بود. مادرشوهرم میگفت خوشم میاد اذیتش میکنم!
همه جاری هام را هم اذیت کرده. طلاق گرفتن.