سعی میکنم ارتباط تلفنیمو باهاش حفظ کنم
قطعا درک میکنم چقدر براش تحمل فضای خونه سخته
من اون زمان که متوجه ی خیانت درمورد خودم شدم حدودا یه ماه اومدم طبقه ی پایین کنار اتاق مامان بابام یه اتاق بلا استفاده ست و خالیه، رفتم اونجا کلا موندمـــ چون تحمل اتاق خودم برام سخت بود
تحمل جایی که همش با اون فرد چت میکردم و روزامو اونجا میگذروندم
انگار داشتم خفه میشدم توی اتاق خودم
ولی خاله ی من کجا بره؟
طفل معصوم تا کنار بیاد زمان میبره، اگه شاغل نباشه و دایم تو خونه باشه که اوضاعش سخت تره،بره سر کار دو سه نفر نیبینه یه کم مشغول میشه،
تازکیام خیانت زیاد شده متاسفانه،
همسر دوستم با دوس دوستم بهش خیانت کرده،یعنی ی وضعیه بیا ببین،
من اصن نمیتونم باور کنم چون اقای محترمی بودش
مخصوصا که جلو چشمش هم هست طرف،
زمان میبره،دوره سوگ ک روانشتاسا میگن رو میگذرونه و کم کم سر پا میشه، ولی بادتجربهدای ک خودم داشتم درسته مسایل برا ادم کم رنگ میشن و ادم سر پا میشه ولی حقیقتش جای اون زخم تو دل ادم میمونه😓
دیروز تور طبیعت گردی بودم این روزادانقد این مسایل زیاد شده واقعا ادم.میمونه، یه اقای بالای شصت سالی بود که میگفتن هر بار با یه دختر میاد، اخه لامصب شوگر هستی ک هستی لااقل با یکی باش، لامصب همونجا هه کنار دختره که هی بهش عشوه خرکی میومد باز تو نخ بقبه بود ک شاید یکی رو صید کنه😐
سیسی من باید درسمو تموم کنم بعد ازدواج کنم
تو فکر کن من امتحان داشته باشم ، تو pms هم باشم
همسر ک... خیانت کنه نه تنها خودشو میکشم اونی که زاییدتش هم میکشم 🦦
درست با شروع امتحانا هر روز و شب زنگ زدن خاله م شروع شد
شبا با صداش ب خواب میرم روزا با صدای تلفنش بیدار میشم😑
دیشب چهار ساعت با من حرف زد
و در حرفاش به من گفت برگردم ب عقب قبل 35 ازدواج نمیکنم🦦
و در ادامه گفت تو خیلی باهوش و دانایی 🦦
گفتم لطف داری اما چرا
گفت ک چیزی که من الان بهش رسیدم تو خیلی وقته رسیدی
گفت توی ازدواج هیچی نیست 🦦
تاکید کرد و گفت همیشه بهت میگفتم اشتباه میکنی ک خواستگاراتو حتی نمیبینی ولی الان میگم تو بسیار زیاد عاقلی که خودتو بی نیاز از هر مردی دیدی🦦
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
47 ثانیه پیش
48 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز